چکیده:
زمینه و هدف: بازجویی متهمان، مرکز ثقل تحقیقات مقدماتی محسوب میشود و با عنایت به لزوم حمایت از اصل برائت و حفظ کرامت انسانی در فرآیند دادرسی عادلانه خطوط اصلی حقوق دفاعی اشخاص (از جمله حق سکوت و دسترسی به وکیل) در اثنای بازجویی وفق اسناد بین المللی حقوق بشر (اعم از جهانی و منطقهای) در این مرحله تعیین گردیده است . از این رو، شناخت این دسته از اصول سازنده و راهبردی حاکم بر فرایند دادرسی عادلانه، چه از منظر ویژگیهای خاص یا مشترک این اصول و چه از منظر بازشناسی مبانی حاکم بر آنها، نقطه شروع ترسیم رابطه بین این اصول با تدابیر بازجویی و به دنبال آن، شناسایی و تعیین ضمانت اجراهای مختلف و تضمینگر حسن جریان این اصول در فرایند بازجویی ضابطان دادگستری میباشد که در این مقاله به آنها پرداخته میشود. روششناسی: با توجه به اهداف تحقیق، ماهیت آن کاربردی بوده و روش اجرای این مطالعه توصیفی- تحلیلی و کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کتابخانهای با استفاده از ابزار فیشبرداری میباشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه اسناد، قوانین و مستندات در حوزه تحقیق میباشد. نتایج و یافتهها: نتایج نشان داد بنیانهای نظری رعایت حق سکوت و دسترسی به وکیل در فرآیند بازجویی ضابطان دادگستری پنج نوع؛ 1- رعایت شان و کرامت انسانی 2- فرض بی گناهی 3- تضمین حق دفاع متهم 4- اصل تساوی سلاحها 5- منزلت مناسب در اسناد بین المللی و حقوق داخلی میباشند. که هر یک از این عوامل به تفصیل بازشناسی شدند، تا به عنوان ابزار تفسیر صحیح قانون در جهت پاسداری از اصول اساسی دادرسی، همچنین معیار و مبنایی مهم برای سنجش و ارزیابی اعتبار تصمیمات ضابطان دادگستری از جهت تطابق با اصول بنیادین مذکور باشند.
Background and Objectives: Interrogation of the defendants is the center of gravity of preliminary research. Considering the necessity of supporting the principle of innocence and preserving human dignity in the process of fair trial, the main lines of the rights of defense for individuals (including the right to remain silent and access to a lawyer) during the interrogation (both global and regional) have been identified at this stage as per international human rights documents. Hence, the recognition of these constructive and strategic principles governing the fair trial, either from the point of view of the specific or common features of these principles or from the point of view of recognizing the bases governing them, is the starting point for drawing the relationship between these principles and the interrogation process followed by the identification and determination of various sanctions which ensures the good flow of these principles in the process of interrogating by the judiciary officers, which is discussed in this article. Methodology: According to the research objectives, its nature is applied and the method of this study is descriptive-analytical and applied, and in terms of its implementation, it is library by using a note-talking tool. The statistical population of this research includes all documents, rules and documents in the field of research. Results and results: The results showed that the theoretical foundations of observing the right of silence and access to a lawyer in the process of interrogating the judiciary include five types; 1- Respect for human dignity; 2- Assumption of innocence; 3- Ensuring the defendant's right to defense; 4- The principle of equalization of weapons; 5- Appropriate status for international documents and domestic law. Each of which was fully recognized, as an instrument for the correct interpretation of the law in order to safeguard the basic principles of the proceedings, in order to be an essential yardstick for assessing and evaluating the validity of decisions of the judiciary for the compliance with the fundamental principles.
خلاصه ماشینی:
مفاهيم و بنيان هاي نظري رعايت حق سکوت و دسترسي به وکيل در فرآيند بازجويي ضابطان دادگستري تاريخ پذيرش :١٣٩٦/٨/٢ تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٤/٢ ابراهيم رجبي تاج امير،١ علي خالقي،٢ محمد جعفر حبيب زاده 3 از صفحه ٢٢١ الي ٢٥٤ چکيده : زمينه و هدف : بازجويي متهمان ، مرکز ثقل تحقيقات مقدماتي محسوب ميشود و با عنايت به لزوم حمايـت از اصل برائت و حفظ کرامت انساني در فرآيند دادرسي عادلانه خطوط اصلي حقوق دفاعي اشخاص (از جمله حـق سکوت و دسترسي به وکيل ) در اثناي بازجويي وفق اسناد بين المللي حقوق بشر (اعـم از جهـاني و منطقـه اي) در اين مرحله تعيين گرديده است .
فرض بيگناهي يا همان اصل برائت که در آيات متعدد قرآن ،١ نظام هاي حقـوقي و نيز برخي از اسناد بين المللي(مانند بند ١١ اعلاميه جهاني حقوق بشر، بند ٢ماده ١٤ ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و اساسنامه ديوان کيفري بين المللي) و اصل ٣٧ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ، بند ٢ ماده واحده قانون حقوق شـهروندي و نيز ماده ٤ قانون آيين دادرسـي کيفـري مصـوب ١٣٩٢بـه عنـوان پاسـدار کرامـت انساني پيش بيني شده ،بدين معناست که همه انسان ها مادام کـه مجرميـت آنهـا در جريان رسيدگي قضايي عادلانه در دادگاهي صالح ، به طور قطع و يقين اثبات و احراز نشده است ،تنها با عنوان «متهم »از آنها ياد شده و بي گناه محسوب مي شوند(حبيب زاده و صادقي، پيشين :٧٥).