چکیده:
اصطلاح تعادل زیبایی شناختی ('Aesthetic Equivalence) به معنای ایجاد تعادل منطقی در ترجمۀ متن مبدا و مقصد است که یکی از مفاهیم اساسی در مطالعات ترجمه به شمار می رود. ولفگانگ آیزر (Wolfgang Iser) متفکر و زبان شناس آلمانی از برجسته ترین نظریه پردازان در زمینۀ تعادل زیبایی شناختی می باشد. او معتقد است که عدم به کارگیری تعادل در ترجمه باعث واکنش های دریافتی گوناگون مخاطبان از متن شده و خواننده از درک نکات زیبایی شناختی متن ترجمه و متن اصلی باز می ماند. هدف تعادل زیبایی شناختی برقراری تعادل میان دو متن ادبی است به نحوی که درجۀ تفسیرپذیری دو متن یکسان باشد. صحیفۀ سجّادیه از مهمّ ترین ادعیۀ شیعه به شمار می رود که امام سجّاد (ع) مناجات ها و نیایش های خود را در آن آورده است. در این میان، دعای چهل و هفتم در موضوع روز عرفه از اهمیّت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناخت تعادل زیبایی شناختی متن اصلی و متن ترجمه و میزان توجه مترجمان به این مقوله چهار فراز از ترجمۀ آقایان الهی قمشه ای، موسوی گرمارودی، انصاریان و آیتی از دعای چهل و هفتم را به صورت هدفمند انتخاب نموده و با استفاده از روش تحلیل محتوا و با رویکرد انتقادی عملکرد مترجمان را مورد سنجش قرار داده است. تحلیلی که از ترجمۀ چهار فراز منتخب صورت گرفت نشان داد که مفاهیمی همچون تفسیرپذیری متن ترجمه، استعاره و پویایی معنا، از سوی هر چهار مترجم مورد توجّه بوده است. مفهوم تفسیرپذیری متن، در ترجمه های الهی قمشه ای و انصاریان همراه با رویکرد تصریح سازی است و در ترجمه های آنها بیش از متن اصلی خلاهای موجود در متن مبدا پر شده است. در مقابل استعارات در ترجمه های آیتی و گرمارودی از پویایی بیشتری برخوردار است.
Abstract The term aesthetic equivalence means creating a logical balance in the translation of the source text and the target text, which is one of the basic concepts in translation studies. Wolfgang Iser, a German thinker and linguist, is one of the most prominent theorists in the field of aesthetic equivalence. He believes that the lack of equivalence in translation causes different reactions of the audience to the text and the reader fails to understand the aesthetic points of the translated text and the original text. The goal of aesthetic equivalence is to strike a balance between two literary texts so that the degree of interpretability of the two texts is the same. Sahifa Sajjadiyya is one of the most important Shiite prayers in which Imam Sajjad (AS) has included his prayers. In the meantime, the forty-seventh prayer has a special importance and place in the subject of the day of Arafa. The aim of this study was to identify the aesthetic equivalence of the original text and the translated text and the extent to which translators pay attention to the translation equivalence and has purposefully selected four phrases from the divine translation of Ghomshei, Mousavi Garmaroodi, Ansarian and a verse from the forty-seventh prayer. Relying on content analysis method and with a critical approach has examined the performance of translators. An analysis of the four-translator translation showed that concepts such as the interpretability of the translated text, metaphor, and the dynamics of meaning were considered by all four translators. The concept of interpretability of the text in the divine translations of Ghomshei and Ansarian is accompanied by a clarification approach, and in their translations more than the original text, the gaps in the source text are filled. In contrast, metaphors are more dynamic in Ayati and Garmarudi translations.
خلاصه ماشینی:
دوفصلنامه تخصصي دعاپژوهي 1 خوانش ترجمه هاي صحيفۀ سجاديه در پرتو نظريۀ تعادل زيباييشناختي ولفگانگ آيزر سيد مهدي مسبوق 1* 2 مهري قادري بيباک تاريخ دريافت : ١٤٠٠/١١/٢٨ تاريخ پذيرش: ١٤٠٠/١٢/١٠ چکيده اصطلاح تعادل زيباييشناختي ('Aesthetic Equivalence) به معناي ايجاد تعادل منطقي در ترجمۀ متن مبدأ و مقصد است که يکي از مفاهيم اساسي در مطالعات ترجمه به شمار ميرود.
پژوهش حاضر با هدف شناخت تعادل زيباييشناختي متن اصلي و متن ترجمه و ميزان توجه مترجمان به اين مقوله چهار فراز از ترجمۀ آقايان الهيقمشه اي، موسوي گرمارودي، انصاريان و آيتي از دعاي چهل و هفتم را به صورت هدفمند انتخاب نموده و با استفاده از روش تحليل محتوا و با رويکرد انتقادي عملکرد مترجمان را مورد سنجش قرار داده است .
در مورد نظريۀ تعادل زيباييشناختي آيزر نيز پژوهش هايي صورت گرفته که از آن جمله است : مقالۀ «تعادل زيباشناختي در ترجمۀ متون ادبي از منظر زيباشناسي دريافت » نوشتۀ محدثه صفينژاد و همکاران و منتشر شده در فصلنامۀ مطالعات زبان و ترجمه .
فرجام سخن اين که در ترجمۀ انصاريان و الهي قمشه اي مترجم از تصريح در معني استفاده کرده و ايهامي که ميتوانست ذهن مخاطب را به کندوکاو ذهني بيشتر بطلبد وجود ندارد و در نتيجه متن ترجمه شده از صراحت معنايي بيشتري برخوردار است و توانسته تعادل مناسبي ميان متن مبدأ و مقصد برقرار نمايد.