چکیده:
سابقه و هدف: امروزه افراد زمان زیادی را در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میگذرانند. یکی از پدیدههای معمول این فضا نمایش خود کاذب است که میتواند هم برای خود فرد هم برای کاربران دیگر تبعات زیادی در حوزۀ سلامت روان داشته باشد. شناسایی عوامل موثر در این پدیده ما را در امر توانبخشی یاری مینماید. به نظر میرسد عزّت نفس و تعلّق از عوامل موثر در این زمینه باشند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی نقش تعلّق به مادیات در حوزۀ سلامت روان در فضای مجازی بود که در قالب الگو بررسی شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز بودند که از میان آنان نمونهای به حجم 307 نفر بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شد و به پرسشنامههای نمایش خود کاذب، تعلّق و عزّت نفس پاسخ دادند. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها: نتایج حاکی از برازش خوب الگو بود. به عبارت دیگر، نتایج نشان داد عزّت نفس میتواند با واسطهگری تعلّق، نمایش خود کاذب را پیشبینی نماید.
نتیجهگیری: پیشنهاد میشود پژوهشگران و درمانگران از توجه به نقش متغیّرهای فرهنگی و مذهبی غفلت نورزند. والدین و فعالان حوزۀ تعلیم و تربیت نیز طبق تعالیم دینی و روانشناختی باید به پرورش عزّت نفس بالا در کودکان توجه ویژهای داشته باشند تا فرد مستعد وابستگی افراطی به مادیات و تبعات آن نباشد.
خلفیه البحث واهدافه: یقضی الناس وقتا کثیرا فی الفضاء السیبرانی والقنوات الاجتماعیه. من المظاهر الشايعه فی هذا الفضاء، هی عرض الهویه الوهمیه، الذی یودی الی عواقب عدیده فی مجال الصحه العقلیه لکل من الفرد نفسه والمستخدمین الاخرین. ان معرفه العوامل الموثره فی هذه الظاهره تساعدنا فی اعاده التاهیل. یبدو ان عزه النفس والتعلق من العوامل الموثره فی هذا المجال. ولهذا فالغرض من هذا البحث، دراسه دور التعلق بالمادیات فی مجال الصحه العقلیه فی الفضاء السیبرانی.
منهجیه البحث: اعتمدت الدراسه الراهنه علی منهج البحث المترابط. اشتمل المجتمع الاحصايی للدراسه، جمیع الطلاب والطالبات فی جامعه شیراز حیث تم اختیار 307 منهم بطریقه اخذ العینه المتاحه ومن ثم قاموا بالاجابه عن الاستبیانات عن عرض الهویه الوهمیه والتعلق وعزه النفس. تمت مراعاه جمیع الموارد الاخلاقیه فی هذا البحث واضافه الی هذا فان مولفی البحث لم یشیروا الی ای تضارب فی المصالح.
المعطیات: تدل النتايج علی ملايمه جیده للنموذج. بعباره اخری اظهرت النتايج بانه یمکن ان تنبي عزه النفس، عرض الهویه الوهمیه من خلال وساطه التعلق.
الاستنتاج: یقترح للباحثین والمعالجین ان یولوا اهتماما کبیرا الی دور المتغیرات الثقافیه والدینیه. کما علی الوالدین والناشطین فی مجال التربیه والتعلیم ان یهتموا الی تنمیه عزه النفس العالیه لدی الاطفال وفق التعالیم الدینیه والنفسیه حتی لا یصبح الشخص عرضه للانتماء المفرط الی المادیات وعواقبها.
Background and Objective: Today, people spend a lot of time in the cyberspace and social networks. One of the common phenomena of this space is false self-presentation, which can have many consequences in the field of mental health for both the individual and other users. Identifying the effective factors in this phenomenon helps us in prevention. It seems that the effective factors in this field are self-esteem and secular attachment. So the purpose of this study was to examine the role of secular attachment in the field of mental health in cyberspace, which was examined in the form of a model.
Methods: The present study is correlational. The statistical population of the study included all male and female students of Shiraz University, out of whom a sample of 307 people was selected by available sampling method. They answered the questionnaires of false self-presentation, secular attachment and self-esteem. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors.
Results: The results showed a good fit of the model. In other words, the results showed that self-esteem can predict false self-presentation through mediation of secular attachment.
Conclusion: It is suggested that researchers and therapists not neglect the role of cultural and religious variables. Parents and education activists should also pay special attention to fostering self-esteem during development.