چکیده:
بر خلاف تصور عدهای که کشف معانی موجود در یک متن را وابسته به بررسی لایههای بیرونی آن میدانند گروه دیگر با اعتقاد به وجود انسجام و پیوند تنگاتنگ میان لفظ و معنا، قسمت عمده بازتولید این معانی را در درون خود ساختار قلمداد میکنند. این شیوه که با نام تحلیل ساختارگرایانه شناخته میشود قابل تطبیق بر سوره های قرآن نیز است. در این جستار تلاش شده است با در پیش گرفتن روش توصیفی –تحلیلی به تحلیل سوره فل بر اساس اندیشه ساختارگایان پرداخته شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که غرض خداوند در سوره فیل، تنها از مجرای الفاظ و واژگان منتقل نمیشود بلکه شیوه ارتباط واژگان در یک نگاه بوطیقایی خود القاء کننده اهداف خاص است. اجزای تشکیل دهنده این سوره در سطوح مختلف نشانهها اعم از صامتها و مصوتها، واژگان و ترکیبات با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند و همگی در قالب یک مجموعه به هم پیوسته یک هدف کلی را دنیال میکنند و آن ترسیم عاقبت دو گروه حق و باطل از مجرای قدرت نمایی های دو گروه و اثبات قدرت برای یکی و نفی از دیگری است.
In the ideas of linguists, there is jointly an element of meaning, and what distinguishes these thoughts is the quality of discovery and extraction of those meanings.Another group, with the belief in the coherence and closely link between literal and meaning, consider the majority of the reproduction of these meanings within itself.According to the article's limitation, in this research work, it has been attempted to discuss the scope of the short elephant surah and in descriptive-correlation method to obtain accurate results of the research.According to the article's limitation, in this research work, it has been attempted to discuss the scope of the short elephant surah and in descriptive-correlation method to obtain accurate results of the research.The components of this surah at different levels of symptoms, including consonants and influences, vocabulary and compounds, are closely related to each other, and all in the form of an interconnected collection make a general goal, and it draws two groups of right and falsehood of the power duct
خلاصه ماشینی:
تحليل سوره فيل بر اساس انديشه ساختارگرايان روح الله صيادي نژاد * فاطمه حسن خاني **، محمود عباسي *** چکيده بر خلاف تصور عده اي که کشف معاني موجود در يک متن را وابسته به بررسـي لايـه هـاي بيروني آن ميدانند گروه ديگر با اعتقاد به وجود انسجام و پيوند تنگاتنگ ميان لفـظ و معنـا، قسمت عمده بازتوليد اين معاني را در درون خود ساختار قلمداد ميکنند.
اما آنچه در نقد ساختارگرايي بيشترين اهميت دارد آن است که اين روش نميکوشـد تـا معاني دروني اثر را آشکار کند بلکه تلاش بر آن است تا سازه هاي يک متن را استخراج کنـد و با برقرار کردن ارتباط ميان اجزاي موجود، دلالت و معنايي که در کل کلام اسـت را نشـان دهد (نبوي،١٣٨٤: ١٧٣و جهانبگلو، ١٣٨٤: ٥٠)؛ به عبارت ساده تـر ايـن شـيوه تحليـل فقـط شامل رويدادها و واژگان به تنهايي نيسـت ؛ بلکـه در برگيرنـده رابطـه اي اسـت کـه بـين آن رويدادها يا واژگان است .
از ايـن منظـر مقـالات متعددي به رشته تحرير در آمده است از جمله : ـ حميد آريان (١٣٨٥) در مقاله «زبان قرآن ، ساختار و ويژگـيهـا» تـلاش کـرده اسـت ضمن تبيين و بررسي زبان قرآن و ابزاري که کلام خـدا، بـه وسـيله آن بـا مخـاطبين خود ارتباط برقرار ميکند، ساختار منسجم و ويژگي هاي منحصر به فرد ايـن مـتن را نيز معرفي نمايد.
طبرسي بـر ايـن بـاور اسـت کـه براي دلالت بر حالت عجيب ، کمال علم ، قدرت ، عزت خدا و شرف پيامبر، اسـم اسـتفهام « کيف » از ميان اسم هاي متعدد استفهام انتخـاب شـده است (طبرسـي،١٣٧٢: ٨٢٤/١٠)دو آيـه آغازين اين سوره در قالب جمله انشايي بيان شده اسـت .