چکیده:
در این مقاله به بررسی این مطلب میپردازد که سکولاریسم در صحنه اجتماع ، اقتصاد، مدیریت و سیاست و آزادی چگونه عمل میکند چراکه این موارد از مهم ترین عرصه های رویارویی سکولاریسم و اسلام است و سپس این موارد را از دید اسلام مورد بررسی قرار میدهد و در این راستا ابتدا مختصرا این واژه را ریشه یابی و تاریخچه آن را بیان میکند. و در ادامه عدم سازگاری مبانی سکولاریسم و اسلام را نیز ذکر میکند.
خلاصه ماشینی:
چنان که در ادامه توضيح خواهيم داد، سکولاريسم فقط ارزش هاي اين جهاني انسان را مد نظر قرار ميدهد و کوشش خود را متوجه برآوردن آن ساخته ، در اين جهت نيز مدعي است که تکيه گاه ارزش ها، چيزي خارج از اين جهان نيست ؛ اما دين اولا ارزش هاي انساني را در اين جهان منحصر نميداند؛ ثانيا بر اين اعتقاد است که حقيقتي وراي اين جهان موجود است که ارزش هاي انساني بر آن تکيه دارد و آن ، همان حقيقت متعالي است .
در حقيقت ، اختلاف اساسي دين و سکولاريسم ، در جهان بيني آنهاست ؛ چون سکولاريسم بر اين باور است که جهان را ميتوان به طورکامل و فقط با استفاده از خود جهان شناخت و براي درک معنا و ارزش آن رجوع به چيزي غير از خودش ضروري نيست ، هدف زندگي، چگونگي عمل در دنيا و ارزش هاي تعيين کننده انسان در دنيا را ميتوان با استناد به خود دنيا کشف کرد و در دنياي امروزي، دين ، توانايي حل مشکلات بشر را ندارد و نميتواند امور اجتماعي بشر را پاسخگو باشد.
مطابق اين کتاب مقدس ، دين رسالتي فراگير در حيات بشري دارد و بدون آن که به قلمرو دانش و خرد دست اندازي کند و مجال را بر آنها تنگ نمايد، ابعاد زندگي انسان را مشمول تعاليم و احکام هدايت گرانه ي خود ميداند؛ بر اين اساس ، دين اسلام روشن ترين تقابل را با سکولاريسم خواهد 4 داشت .