چکیده:
در حال حاضر در بسیاری از شهرهای کشور، نحوه کسب درآمد توسط شهرداریها به مسئله مهمی تبدیل شده است. دسترسی شهرداریها به منابع درآمدی مطلوب و پایدار موجب میگردد که شهرداریها، نقش فعال تری در محیط شهری ایفا کرده و پاسخگویی مناسبی به نیازهای شهروندان داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه سبک رهبری و درآمد پایدار در شهرداری منطقه 5 تهران بوده است. این تحقیق به روش توصیفی پیمایشی و با مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه انجام شده است. دادههای بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک رهبری دستوری و درآمد پایدار شهرداری (0. 479) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک رهبری مشارکتی و درآمد پایدار شهرداری (0. 588) رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
Currently, in many cities of the country, the way municipalities earn money has become an important issue. Municipalities' access to favorable and sustainable sources of income makes municipalities play a more active role in the urban environment and respond appropriately to the needs of citizens. The purpose of the present research was to investigate the relationship between leadership style and sustainable income in Tehran's 5th district municipality. This research has been carried out using a descriptive survey method with library studies and questionnaires. The obtained data have been analyzed using spss software. The results of the research showed that there is a significant positive relationship between directive leadership style and the sustainable income of the municipality (0.479). Also, there is a significant positive relationship between participatory leadership style and sustainable municipal income (0.588).
خلاصه ماشینی:
نتايج تحقيق نشان داد که بين سبک رهبري دستوري و درآمد پايدار شهرداري (٠,٤٧٩) رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
جدول (١): تست نرماليته متغيرها متغير نوع توزيع به کار گرفته شده سطح معناداري مقدار خطا تاييد فرضيه نتيجه سبک رهبري نرمال ٠,٦٠٨ ٠/٠٥ H٠ نرمال درآمد پايدار نرمال ٠,٨٤٧ ٠/٠٥ H٠ نرمال با توجه به مقادير حاصل از آماره اسميرنوف – کلموگروف جدول ١، ميتوان استنباط نمود که توزيع مورد انتظار با توزيع مشاهده شده براي تمام متغيرها تفاوت معنيداري ندارد و بنابراين توزيع اين متغيرها نرمال است .
براي بررسي فرضيه ها از آزمون همبستگي پيرسون و ضريب معناداري رگرسيون استفاده مي شود: فرضيه : بين سبک رهبري دستوري و درآمد پايدار شهرداري رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
جدول (٢): خلاصه مدل تعيين خطاي استاندارد ضريب تعيين تعديل شده ضريب تعيين ضريب همبستگي 0,479 0,231 0,229 0,69335 مقدارضريب همبستگي برابر است با ٠,٤٧٩ که اشاره دارد به همبستگي ساده بين دو متغير و به عبارتي شدت همبستگي بين سبک رهبري دستوري و درآمد پايدار شهرداري را نشان ميدهد.
فرضيه : بين سبک رهبري مشارکتي و درآمد پايدار شهرداري رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
نتيجه گيري با توجه به نتايج مدل تجربي اين پژوهش که در جداول يافته ها ارائه شد و بر طبق تحقيقاتي که در زمينه سبک رهبري انجام شده در درآمد پايدار، يافته هاي تجربي اين پژوهش به قرار ذيل مي باشد: يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد که فرضيه اول مبني بر ارتباط بين سبک رهبري دستوري و درآمد پايدار، به علت داشتن مقدار p کوچکتر از ٠/٠٥ مورد تاييد است ؛ بنابراين سبک رهبري دستوري و درآمد پايدار رابطه معناداري وجود دارد.