چکیده:
ساختارهای تخیلات انسان با صُور و نمادهای ابتدایی درگیر هستند و این تصاویر خودجوش اولیه هستند که جریان نمادها را به اندیشه و هنر تبدیل میکنند. این مطالعه به منشأ این تصاویر در ساختارهای تخیل میپردازد. به نظر میرسد صُورِ نوعی، از افسانههای قدیمی و اسطورههای کُهن به تخیلات انسان شکل میدهند. این اشکال در قالب «منظومۀ شبانۀ تخیلات»، توسط ژیلبر دوران نظام یافتهاند. دوران، ساختار تخیل انسان را نظامی پویا در نظر میگیرد که قادر است به کمکِ نمادها، تصاویر ازلی را نشان دهد. این نظام ارتباط انسان را با فرهنگ روشن میکند. به نظر میرسد تابلوهای منوّر رمضانی، صورتهایی از تخیلاتی هستند که ریشه در روایتهای مذهبی و افسانههای عامیانه و شفاهی دارند. نتایج این پژوهش نشان میدهد به رغم آنکه نقاشیها میکوشند تصاویری فرهنگی باشند، پیوندی عمیق و نمادین را با صُور ازلی آشکار میکنند.
This study aims to investigate the ways in which the structures of human imagination have connections with primordial forms and symbols and shows how these early spontaneous images in humans transform such symbols into thoughts and artistic productions. It seems that human imagination is structured by generic forms based on ancient legends and myths. These forms have been systematized in the Nocturnal regime of imagination introduced by Gilbert Durand. Durand considers the structure of human imagination as a dynamic regime in a way that it can reveal primordial images with the help of symbols. This regime can reveal the relationship between human beings and cultures with the help of symbolic imagination. Monavar Ramazani's paintings are forms of imagination rooted in religious narratives, folk tales and oral literatures of her childhood. She has noted that she had first seen some of her paintings in her dreams before she started to paint them. The results of this study show that even though these painting aspire to be cultural images, they reveal a deep and symbolic connection with archetypes
خلاصه ماشینی:
ِ ِ در ايــن تعريــف ، بــه نظــر مي رســد جايــگاه تخيــل نماديــن بــه مثابــۀ فعاليــت ِ ديالکتيکـي روان انسـان ، در فراينـد آفرينـش هنـري ، يـک گام پيشـتر از «ابـداع » يـا «خلـق ٤» ِ ِ ِ قــرار مي گيــرد؛ زيــرا هنرمنــد هنــوز در محــدودٔە کشــف و شــهود قــرار دارد و اگرچــه بــا خلــق هنرمندانــه اش بــه نوعــي در آنچــه فهــم کــرده اســت ، تصــرف مي کنــد؛ امــا همچنــان ارتباطــش را بــا ناخــودآگاه ، صــور و نمادهــاي اوليــه حفــظ مي کنــد و بنابرايــن آفرينــش او، منشــأ کيهانــي دارد.
پرسـش اصلـي ايـن اسـت کـه تصاويـر نماديـن در نقاشـي هاي تخيلـي چگونــه بــا تصاويــر ازلــي و ناخودآگاهانــه مربــوط مي شــوند و ايــن تصاويــر طــي چــه 1 1 Gilbert Durand 19210 20122 Myth3 Archetype4 Create فراينــدي ناخــودآگاه هنرمنــد را بــه ادراک و آگاهــي تماشــاگر پيونــد مي زننــد.
ِ بـراي نيـل بـه ايـن منظـور، از دو رويکـرد کـه مبنـاي سـمبوليک دارنـد بهـره خواهيـم جسـت ؛ نخسـت منظـر خوانـش تفسـيري در شمايل شناسـي ١ ارويـن پانوفسـکي ٢ کـه مبنـاي ِ آن فلسـفۀ فرم هـاي سـمبليک اسـت و ديگـر، سـاختارهاي تخيـل از منظـر ژيلبـر دوران کـه الگــوي هنجارهايــي را بــه مــا مي دهــد کــه اصــول پويــاي ســازمان دهي تخيــل هســتند.
معرفي نمونه هاي مطالعاتي (گالري سايان ) نمونۀ ١ نمونۀ ٢ / / 1 1 Iconology2 Erwin Panofsky 1916 - 1965 پيشينۀ پژوهش روش ژيلبــر دوران بــر روي آثــار نقاشــان معاصــر، در قالــب پژوهش هايــي از ســوي محققــان بــه کار رفتــه اســت ؛ از آن جملــه مي تــوان بــه «بررســي جايــگاه خيــال و اســطوره در نقاشـي قهوه خانـه اي » نوشـتۀ نجيبـه رحمانـي و صفرعلـي شـعباني خطيـب (١٣٩٥) اشـاره کــرد.