چکیده:
نویسندگان در این مقاله،پس از بیان مقدمهای کوتاه دربارهی تعداد زبانهای موجود در دنیا،به تعریف و تشریح سه مفهوم«از دست رفتن زبان»1،«تغییر»2و«مرگ زبان»3خواهند پرداخت. سپس،تقابل«قتل»4یا«خودکشی»5زبان را بررسی خواهند نمود.در ادامه،با استفاده از یکرشته نقل قولها،از زوال و نابودی زبانها و گویشهای موجود تصویری ارائه خواهند کرد.بررسی عوامل مؤثر در ایجاد تغییر زبانی،بخش بعدی این مقاله خواهد بود.در دو بخش پایانی نیز به این سؤالها پاسخ خواهند داد که چرا باید زبان را حفظ کرد و در صورت موجه بودن چنین اقدامی، وجود چه راه کارهایی ضروری است.
خلاصه ماشینی:
"در دو بخش پایانی نیز به این سؤالها پاسخ خواهند داد که چرا باید زبان را حفظ کرد و در صورت موجه بودن چنین اقدامی، وجود چه راه کارهایی ضروری است.
(هلمز،26) اما پدیدهی«از دسترفتن زبان» چیست؟شاید بهتر باشد برای درک این پدیده از مثالی استفاده نماییم؛جوانی را در نظر بگیرید که سخنگوی یک زبان بومی یا محلی است که نه صورت نوشتاری دارد و نه از آن در مدرسه و آموزش استفاده میشود.
طبیعی است چنین جوانی تنها زمانی از آن زبان بومی استفاده خواهد کرد که با پدر بزرگ و مادر بزرگ خود هم صحبت شود و در سایر موارد-که بیشترین ساعات شبانه روز را نیز شامل میگردد-از زبان غالب (جدید)استفاده خواهد کرد.
افراد،گاهی به این نتیجه میرسند که برای شغلیابی در محل زندگی خود و یا در محیطی دیگر باید ابتدا با زبان دیگری آشنا شوند؛به عنوان مثال،یک ایرانی در صورتی میتواند در کشورهای عربی یا غربی مشغول به کار شود که علاوه بردارا بودن شرایط ضروری دیگر،برزبان عربی یا انگلیسی نیز مسلط باشد.
گروهی نیز بی توجهی خود نسبت به مسئلهی«مرگ»و یا«تغییر زبان»را به این صورت توجیه میکنند که انسان همیشه به دنبال بهترین انتخاب است و علت از بین رفتن یک زبان و رایج شدن زبانی جدید در میان سخنوران یک قوم،آن است که زبان جدید از زبان قدیمی بهتر است اما امروزه زبان شناسان دلایل متعددی را برای ضرورت حفظ زبان عنوان میکنند؛به عنوان مثال (کریستال 0002)با ذکر پنج دلیل،حفظ زبان را ضروری میداند."