چکیده:
یکی از ابزارهای موثر در نشر و گسترش یک رویداد، تبلیغات است ؛ وجود عناصری که سازنده است میتواند در تاثیرگذاری یک تبلیغ بسیار کارساز باشد. تبلیغات منحصر به دنیای امروز نیست بلکه این جریان به دوران های کهن تعلق دارد، یکی از جریان های مهمی که در گذشته تحت تاثیر تبلیغ توانست جایگاه خود را پیدا کند، دین و آیین بوده است ، یکی از آیین های کهن ، آیین مانی بوده است که به وسیله تبلیغات گسترده به وسیله موسس آن (مانی) و پیروانش ، توانست رشد بی شائبه ای را طی کند. دین مانی از ادیان ایران باستان بوده که بر پایۀ اندیشه های گنوسی شکل گرفته است . این دین در دوره حکومت ساسانیان به ظهور رسید و رشد کرد. دین مانوی از بستری برخاست که علاوه بر پیش زمینه گنوسی آن ، از فرهنگ های ایران و یونان باستان متاثر بوده و بعدها مانی آن را با آموزه هایی که از آیین های هند و بودایی آموخته بود پربارتر کرد. با ظهور مانی در قرن سوم میلادی و همزمان با تشکیل دولت ساسانی، دینی جدید توسط این پیامبر ایران باستان تبلیغ شد که اصول آن تلفیقی از تعالیم آیین های زردشتی، زروانی، مغتسله ، مسیحیت و یهود بود. این دین در زمانی شروع به تبلیغ نمود که روحانیت تازه به قدرت رسیده زردشتی سعی داشتند با حمایت شاهان ساسانی اقدام به احیاء و رسمیت بخشیدن به آیین زردشت نمایند. حمایت شاهان نخسین ساسانی از آیین ماتویت مانع و سدی در جهت تحقق این هدف روحانیت زردشتی بود. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته خواهد شد، بررسی راه های تبلیغاتی در نشر و گسترش دین مانی توسط مانی و مبلغان این دین است که به چه ابزارهایی های در این راه متوسل میشده اند.
خلاصه ماشینی:
عواملي که به ماني کمک کرد که بتواند آيين خود را در بين پيروانش به صورت دين جهاني انتشار دهد اين بود که او در بابل ميزيست يعني جايي که گروه ها و مذاهب بسيار گوناگون در کنار يکديگر با معتقدات و خدايان خود همزيستي داشتند ماني توانست دين دو بني ضد ماده خوئ را با استفاده از نام ها، اصطلاحات و مفاهيم اخذ شده از واژگان محلي که انديشه هاي او را فهم پذير تر ميکرد رواج دهد عامل ديگر او سازماني از گروه هاي دبيران ايجاد کرد که نه تنها وظيفه داشتند انديشه هاي ماني را به زبان ها و خط هاي مختلف ترجمه کنند بلکه هر کتاب او به زبان ويژه اي نوشته ميشد مثلا ماني يکي از کتاب هاي خود به زبان پارسي ميانه (پهلوي) را هوشمندانه شاپورگان نام نهاد و به شاپور يکم تقديم کرد و دليل ديگر جهاني انگاشته شدن دين او اين بود که ماني خود را مهر تأييد پيامبران / آموزگاران پيشين ميدانست يعني عقايد زرتشتيان – مسيحيان ، بوداييان ، منداييان ، نظام گنوسي ابن ديصان ، مرقيون و همه پيامبران گذشته را ميپذيرفت و ميگفت فقط آمده تا پيام ايشان را تکميل کند، ماني فقط با دين يهود دشمن بود زيرا خود از ناحيه اي برخاسته بود که تعداد زيادي يهودي در آن جا زندگي ميکردند و شايد اين امر ناشي از آن باشد که در جايي پرورش يافته بود که نظريات ضد يهودي الخسايي ها بر ماني جوان اثر گذاشته بود.