چکیده:
انباشت فشارهایهای روانی متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی در زندگی نوجوانان، میتواند منجر به شکلگیری آسیبهای روانی و اجتماعی گردد. این مسئله لزوم توجه به پژوهش در زمینه روشهای مقابله متناسب با فرهنگ دینی و اجتماعی را برجسته میکند. هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش مقابله دینی بر سلامت روان و تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان است. طرح پژوهش از نوع «نیمهآزمایشی» بوده و جامعه آماری 45 تن از دختران نوجوان مراجعهکننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش هستند که براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب و پس از یک جلسه مصاحبه تشخیصی و توجیهی، پیشآزمون (مقیاس سلامت روان و نظمجویی شناختی هیجان) اجرا گردید. پس از بررسی نتایج آزمونها، 24 تن که کمترین نمرات را داشتند، در 2 گروه 12 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگذاری شدند. برای گروه آزمایش آموزش هشت جلسه مهارتهای مقابله دینی اجرا گردید. سپس برای مقایسه اثر این مداخله، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری با 90/0 معناداری آموزش را بر عاملهای تنظیم شناختی هیجان نشان میدهد. همچنین در متغیر سلامت روان تاثیرگذاری با 81/0 نشان میدهد که آموزش مقابله دینی بر نشانگان سلامت روان موجب بهبود عملکرد شده است.
The accumulation of numerous personal, family and social pressures in the life of teenagers can lead to psychological and social traumas. This highlights the need to pay attention to research in the field of coping methods appropriate for different religious and social cultures. The aim of this research is to investigate the effect of religious coping training on mental health and cognitive emotion regulation in adolescent girls. The research design is "semi-experimental" and the statistical population includes 45 teenage girls referring to the counseling center in the education department. The participants were selected based on available sampling. After a diagnostic and explanatory interview session, a pre-test - mental health and cognitive emotion regulation questionnaire (CERQ) - was implemented. After examining the results of the tests, 24 people with the lowest scores were randomly assigned to 2 experimental and control groups of 12 people. For the experimental group, eight religious coping skills training sessions were conducted. Then, to compare the effect of this intervention, a post-test was given to both groups. Multivariate covariance analysis (0.90) showed the significance of education in the cognitive emotion regulation factors. Also, in the variable of mental health, the value of 0.81 shows that religious coping training improves mental health.
خلاصه ماشینی:
آموزش مهارتهاي مقابله ديني، سلامت روان، نظمجويي شناختي هيجان، دختران نوجوان مقدمه نوجواني دوره انتقال از کودکي به بزرگسالي و از مهمترين مراحل تکامل انسان است که با تلاش برای رسيدن به اهداف در ارتباط با انتظارات فرهنگي و جهشهاي رشد اجتماعي، عاطفي و جسماني مشخص ميشود (رياسي و همکاران، 1391).
با توجه به آنچه گذشت، اين پژوهش به دنبال پاسخگويي به اين سؤال اساسي است که تأثير آموزش مقابله ديني بر سلامت روان و تنظیم شناختي هيجان دختران نوجوان چگونه است؟ روش پژوهش طرح کلي اين پژوهش يک طرح شبهآزمايشي با پيشآزمون و پسآزمون، همراه با يک گروه گواه و يک گروه آزمايش است.
در اين پژوهش به دنبال بررسي اثربخشي روش مداخله گروهي «آموزش مقابله ديني بر متغيرهاي سلامت روان (شکايتهاي جسماني، اضطراب، ناسازگاري اجتماعي و افسردگي) و تنظیم شناختي هيجان (CERQ) (ملامت خويش، پذيرش، نشخوارگري، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد برنامهريزي، ارزيابي مجدد مثبت، ديدگاهگيري، فاجعهسازي و ملامت ديگران)» در دختران نوجوان ارجاع داده شده به «مرکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه شش مشهد» بوديم.
بحث و نتيجهگيري هدف از اين پژوهش بررسي اثربخشي آموزش «مهارتهاي مقابله ديني» بر سلامت روان و تنظیم شناختي هيجان دختران نوجوان بوده است.
بر اين اساس ميتوان گفت: آموزش مهارتهاي مقابله ديني موجب ارتقاي مهارتهاي مديريت شناختي هيجان در دختران نوجوان گروه آزمايش در مقايسه با گروه گواه شده است.
اين نتايج نشان ميدهد که آموزش مهارتهاي مقابله ديني موجب بهبود شاخصهاي سلامت روان دختران نوجوان گروه آزمايش در مقايسه با گروه کنترل شده است.