چکیده:
هدف: هدف این پژوهش بررسی راهبردهای یادگیری زبان دانشجویان کارشناسی رشتههای زبانهای خارجی دانشگاه فردوسی مشهد میباشد. همچنین در این پژوهش به بررسی متغیرهایی چون سن، معدل، رشته و تک زبانه/ آشنا با دو یا چند زبان پرداخته شد.روش: شرکتکنندگان در این پژوهش شامل دانشجویان سال دوم کارشناسی رشتههای زبانهای خارجی بودند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه گروهی و پرسشنامه آکسفورد(1990) میباشد. برای تحلیل فرضیهها و پاسخ به سؤالات پژوهش از آزمونهای آماری همبستگی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که دانشجویان از بین راهبردها، بیشتر از راهبردهای فراشناختی استفاده میکنند. همچنین نتایج نشان داد که بین تمام راهبردهای یادگیری (به غیر از راهبردهای جبرانی) و معدل ارتباط مثبت معنیداری وجود دارد.تفاوت معناداری بین رشتههای مختلف تحصیلی در استفاده از پنج راهبرد شناختی، جبرانی، فراشناختی، عاطفی و اجتماعی وجود داشت. در راهبردهای حافظهای، جبرانی، فراشناختی و عاطفی تفاوت معناداری بین دانشجویان تکزبانه/آشنا با دو زبان/چند زبان وجود نداشت اما در راهبردهای شناختی و اجتماعی در این راهبردها تفاوت معناداری بین دانشجویان تکزبانه/آشنا با دو زبان/چند-زبان وجود داشت.نتیجهگیری: این پژوهش با بررسی راهبردهای یادگیری زبان در رشتههای مختلف، تأثیر آموزش و بهکارگیری راهبردها را در پیشرفت زبانآموزان مورد تأکید قرارداد. آگاهی زبانآموزان از راهبردهای یادگیری در استفاده از آنها بسیار حائز اهمیت بود. انجام این قبیل پژوهشها در زمینه راهبردهای یادگیری میتواند زمینه آشنایی زبانآموزان و حتی مدرسان را در رشتههای مختلف با راهبردهای یادگیری فراهم سازد.
The purpose of the present study was to examine the language learning strategies of undergraduate foreign language students at Ferdowsi University of Mashhad. Also, this study examines variables such as age, grade average, field of study and monolingual / familiar with two or more languages.Method: This study’s participants included second-year undergraduate students of foreign languages. Group interview and a questionnaire (Oxford, 1990) were the research instruments of the study. Correlation and one-way ANOVA were used for statistical analysis.Results: The results revealed that most of the learners used metacognitive strategies. The results showed that there was a significant positive relationship between all learning strategies (except for compensatory strategies) and GPA. There was a significant difference among various fields of studies in usage of five strategies of cognitive, compensatory, metacognitive, emotional and social. There was no significant difference between monolingual / familiar with two or more languages students regarding memory, compensatory, meta-cognitive and emotional strategies, but in cognitive and social strategies, there was a significant difference among monolingual / familiar with two or more languages students.Conclusion: By examining learning strategies in different fields, this study emphasized on the impact of education and the application of strategies on language development of students. Learners' knowledge of learning strategies was very significant in using those learning strategies. Conducting such research studies on learning strategies can provide an opportunity for language learners and even teachers to become familiar with different learning strategies.
خلاصه ماشینی:
ابزارها در اين پژوهش ابتدا يک مصاحبه گروهي در مورد ميزان آشنايي دانشجويان با راهبردهاي يادگيري زبان و تأثير آن انجام گرفت و سپس از پرسشنامه آکسفورد (١٩٩٠) جهت جمع آوري داده ها استفاده شد.
پاسخ به سؤال سوم پژوهش : سومين سؤال پژوهش به اين صورت مطرح شده است : «آيا رابطه اي بين معدل کل دانشجويان کارشناسي سال دوم زبان هاي خارجي و نوع راهبرد يادگيري وجود دارد؟» براي بررسي اين سؤال ، ازآنجاکه مقياس اندازه گيري متغير معدل کل ، ترتيبي است و مقياس اندازه گيري راهبردهاي يادگيري، فاصله اي است ، بنابراين از ضريب همبستگي اسپيرمن براي بررسي ارتباط اين دو متغير استفاده شد که نتايج آن در جدول (٤) درج شده است .
پاسخ به سؤال چهارم پژوهش : چهارمين سؤال پژوهش به اين صورت مطرح شده است : «آيا تفاوت معناداري ميان رشته تحصيلي دانشجويان کارشناسي سال دوم زبان هاي خارجي و نوع راهبرد يادگيري وجود دارد؟» جهت بررسي اين سؤال پژوهش از آزمون آناليز واريانس يک طرفه استفاده ميشود که نتايج آن در جدول (٥) آمده است .
پاسخ به سؤال پنجم پژوهش : پنجمين سؤال پژوهش به اين صورت مطرح شده است : «آيا تفاوت معناداري ميان تک زبانه /آشنايي با دوزبان /چندزبان بودن دانشجويان کارشناسي سال دوم زبان هاي خارجي و نوع راهبرد يادگيري وجود دارد؟» جهت بررسي اين سؤال پژوهش از آزمون آناليز واريانس يک طرفه استفاده ميشود که نتايج آن در جدول (٦) آمده است .
“Training in metacognitive, affective and social learning strategies of writing: Its effects in improving students’ use of the strategies”, the case of Hawassa University Students, International Journal of Multidisciplinary Research and Development, 2, (7): 422- 428 Chen, M.