چکیده:
زمینه و هدف: هفت پیکر چهارمین منظومه از پنج گنج نظامی، داستان شادخواریهای بهرام گور و قصه گوییهای بانوانی از هفت اقلیم برای اوست. در این پژوهش متن منظومه با هدف نشان دادن ساختار زبانی کنایات بررسی میشود.
روش مطالعه: این پژوهش از نوع نظری بر اساس منابع کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی است. جامعۀ آماری مورد مطالعه منظومۀ هفت پیکر به تصحیح حسن وحید دستگردی است. برای انجام این پژوهش 280 نمونه کنایه از منظومه موردنظر استخراج شده و ساختار زبانی آنها از منظر روساخت مورد بررسی قرار گرفته و برای پرهیز از تکرار نمونه ها، برای هریک از دسته بندیهای موردنظر به ذکر یک نمونه اکتفا شده است.
یافته ها: در هفت پیکر بین گستردن کلام در محتوا، فرم و شیوه های زبانی و بلاغی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و متن از این منظر بسیار یکدست و یکپارچه است و در این زمینه نمیتوان به زیاده روی شاعر در گستردن کلام اشاره کرد اما ایجاز و کوتاهی جمله در بیان کنایات هم آنچنان که در آثار غزلسرایانی چون حافظ وجود دارد بچشم نمیخورد.
نتیجه گیری: از نظر ساختار جملات کنایی، تقریبا بیشتر کنایه ها در این اثر بترتیب بصورت فعل مرکب، جمله، فعل پیشوندی یا فعل مرکب پیشوندی و درنهایت اسم و صفت مرکب است. ساختار دستوری کنایات این منظومه هم بصورت عبارتهای فعلی، فعل مرکب، فعل پیشوندی، مرکب پیشوندی، گروه اسنادی، صفت مرکب و اسم مرکب است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Haft Peykar is the fourth poem of the five Nezami treasures, the story of Bahram Gour's joys and the stories of women from seven climates. In this research, the text of the poem is examined with the aim of showing the linguistic structure of allusions.
METHODOLOGY: This research is of theoretical type based on library resources and descriptive-analytical method. The statistical population of the study is Haft Peykar poem edited by Hassan Vahid Dastgerdi. For this research, 280 samples of irony have been extracted from the system and their linguistic structure has been examined from the perspective of superstructure. And to avoid duplication of samples, it is enough to mention one sample for each of the categories. And to avoid duplication of samples, it is enough to mention one sample for each of the categories
FINDINGS: In the Haft Peykar, there is a close connection between the spread of words in content, form and linguistic and rhetorical methods. And the text is very integrated in this regard and in this context, we cannot mention the poet's excess in spreading words but the shortness of the sentence in expressing the allusions is not as evident in the works of lyricists such as Hafez.
CONCLUSION: In terms of the structure of metaphorical sentences, almost all the allusions in this work are in the form of compound verbs, sentences, prefix verbs or prefix compound verbs, and finally compound nouns and adjectives, respectively. The grammatical structure of the allusions of this system is in the form of present expressions, compound verb, prefix verb, compound prefix, master group, compound adjective and compound noun.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: در هفت پيکر بين گستردن کلام در محتوا، فرم و شيوه هاي زباني و بلاغي ارتباط تنگاتنگي وجود دارد و متن از اين منظر بسيار يکدست و يکپارچه است و در اين زمينه نميتوان به زياده روي شاعر در گستردن کلام اشاره کرد اما ايجاز و کوتاهي جمله در بيان کنايات هم آنچنان که در آثار غزلسراياني چون حافظ وجود دارد بچشم نميخورد.
com ORIGINAL RESEARCH ARTICLE The linguistic structure of Ganjavi's Nezami allusions in the Haft Peykar M.
در هفت پيکر استفاده از عبارت فعلي در بيان کنايه از شيوه هاي رايج نظامي است و در چيستي و چگونگي آن گفته اند فعلي که از چند جزء جداي از هم تشکيل شده و معني واحد يک فعل را ميرساند و يا عبارتي که معني و کارکرد فعل را دارد.
فعل مرکب : اين مقوله از مباحثي است که دستوريان اختلاف نظر بسياري در کم و کيف آن دارند اما در تعريف آن گفته اند: فعلي است که ساختمان آن از دو واژة مستقل تشکيل شده ، که واژة اول معمولاً اسم ، صفت يا قيد است و واژة دوم فعل ، مانند اجرا کردن ، حدس زدن ، پس گرفتن .
در ادامه نمونه هايي از کنايات هفت پيکر را که در قالب انواع جمله بيان شده ذکر ميکنيم : زان فسانه که لب پرآب کند / مست را آرزوي خواب کند (٦/١٤٧) جملۀ وابسته : مفعول + متمم + فعل مرکب (پر کند): لب پرآب کند؛ لب پرآب کردن : کنايه از رغبت انگيختن ؛ زيرا از رغبت شديد آب در دهان جمع ميشود.
Introducing the authors Maryam Zamani: Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Payame Noor University, Iran.