چکیده:
در قوانین کیفری سابق تنها به رفتار و میزان صدمهی وارده توجه میشد و عنصری تحت عنوان تقصیر و میزان آن مورد توجه نبود رفته رفته این طرز تفکر تغییر یافت و عنصری تحت عنوان عنصر ذهنی به عناصر تشکیل دهنده جرایم اضافه گردید این تغییر رویکرد و توجه به عنصر روانی هر چند موجبات تقسیمبندی جرایم به عمد و غیرعمد و تفکیک اشخاص دارای مسئولیت از غیر آنها گردید اما همیشه با یک ایراد منطقی همراه بوده است و آن اینکه بین میزان عمد و میزان غیرعمد تفاوتی وجود ندارد یعنی مطابق عنصر ذهنی، عمل ارتکابی یا عمد است یا غیر عمد، در حالی که شدت و میزان عمد یا غیرعمد بودن توسط اشخاص مختلف یکسان و به یک درجه نیست. هدف از نگارش مقاله حاضر بیان درجه-بندیهای مختلفی برای عمد و غیرعمد است که با الگوبرداری از منطق فازی در قتلهای عمد، شبه عمد و خطای محض پیاده شده است.مطابق ماده 289 قانون مجازات اسلامی 1392، جنایات بر اساس عنصر ذهنی به عمد، شبه عمد و خطای محض تقسیم بندی شده است و تنها ملاک برای مجازات، تشخیص عمدی یا غیرعمدی بودن است و اینکه چه مقدار عمدی یا چه مقدار شبه عمدی یا خطایی است مورد توجه قرار نمیگیرد که گویای منطق ارسطویی 0 یا 1 است. در مقابل منطق ارسطویی، منطق فازی قرار دارد که مطابق این منطق، میزان سرزنش بر مبنای 0 تا 1 مورد توجه قرار میگیرد که به عنوان یافتههای تحقیق در انواع جنایات بکارگرفته شد.
Background and Aim: Previously, only the behavior and the amount of harm was considered and an element called fault and its extent was not considered. Gradually, this way of thinking changed and an element called mental element was added to the elements that constitute crimes. Although the change of approach and attention to the psychological element caused the division of crimes into intentional and unintentional and the separation of responsible persons from others, but it has always been accompanied by a logical objection and that is that there is no difference between intentional and unintentional. The mental element is an act committed either intentionally or unintentionally, while the intensity and extent of intentionality or unintentionality by different people are not the same and to the same degree. The purpose of writing this article is to express different grading for intentional and unintentional, which has been implemented by modeling fuzzy logic in premeditated, quasi-intentional homicides and pure error.Method: This research has been done in terms of applied purpose and descriptive-analytical method.Results: According to Article 289 of the Islamic Penal Code of 1392, crimes are divided into intentional, quasi-intentional and pure error based on the mental element and the only criterion for punishment is whether it is intentional or unintentional and how much is intentional or how much It is a quasi-intentional or an error that is ignored, indicating that Aristotelian logic is 0 or 1. In contrast to Aristotelian logic, there is fuzzy logic, according to which the degree of blame is considered on a basis of 0 to 1, which was used as research findings in various crimes.
خلاصه ماشینی:
مطابق ماده ٢٨٩ قانون مجازات اسلامي ١٣٩٢، جنايات بر اساس عنصر ذهني به عمد، شبه عمد و خطاي محض تقسيم بندي شده است و تنها ملاک براي مجازات ، تشخيص عمدي يا غيرعمدي بودن اســت و اينکه چه مقدار عمدي يا چه مقدار شــبه عمدي يا خطايي اســت مورد توجه قرار نمي گيرد که گوياي منطق ارســطويي ٠ يا ١ اســت .
مسئله اساسي پژوهش حاضر اين است که آيا در تمامي صوري که قانون گذار نظر بر قتل عمد دارد شدت جرم ارتکابي به يک اندازه بوده که قانون گذار يک مجازات معين براي آن تعيين نموده است و همچنين آيا تمامي قتل هاي شبه عمد و خطايي از نظر شــدت و قبح ارتکاب به يک ميزان بوده اند که قانون گذار براي هر يک از آنها نيز مجازات ثابت تعيين نموده است و مرتکبين هر يک از اين جنايات را بدون در نظر گرفتن شــدت آن جنايت نســبت به جنايت هم اســم ديگر آن يکسان مجازات مي کنــد؟ پژوهش پيــش رو با روش توصيفي -تحليلي و اســتفاده از منابع کتابخانه اي و بــا هدف ارائه درجه بندي از انــواع قتل ها بر مبناي گزاره هاي متعــدد در عنصر رواني با الگوبرداري از منطق فازي در راستاي پاسخ به مسائل ذکر شده و برخي مسائل ديگر است .
ا ١٣٩٢؛ قتل در سه حالت شبه عمدي تلقي شده است ولي با عنايت به ديگر مواد قانون مجازات اسلامي حالات ديگري را نيز مي توان به اين موارد اضافه نمود که در ادامه ابتدا به بررســي اين حالات مي پردازيم و سپس مطابق اصول فازبندي بر اساس عنصر رواني پيشنهادات لازم براي برخورد متفاوت و مطابق با منطق فازي ارائه مي گردد.