چکیده:
تحولات صورتگرفته در وضعیت زنان با سوژگی و خودآگاهی زنانه نسبت دارد. زنان در جامعه امروز، فرصت آن را دارند در طیف وسیعی از امکانهای پیشِرو انتخابگری کنند و خواست خودشان را به طور موثری در فضای خانودگی- اجتماعی پیگیری نمایند و انتخابهای بیشتری را برای خویش مهیا سازند و تمایز و تشخص خویش را برجسته نمایند. این پژوهش صورت گرفته است تا بتواند جهان ذهنی کنشگران در خصوص مقوله جنسیت را واکاوی کند و تفسیر ایشان از درکشان در حوزه جنسیت و سنخ آرمانی جنسیت را نشان دهد. همچنین یافتهها مشخص میکند که کثرت خودآگاهی زنان چه تنوعی از درک و تصویرشان از جنسیت را نشان میدهد. رویکرد این تحقیق پدیدارشناسانه است و به روش کیفی صورت گرفته است. ابزار گردآوری دادهها گفتگوی نیمهساختیافته هدفمند با 22 نفر از دختران ساکن تهران است که حداقل یک ترم تحصیل دانشگاهی دارند. تحلیل دادهها با روش کولاریزی انجام شد. سه رویکرد طبیعتمحوری، تلفیقی و برابریخواهانه به جنسیت، مضامین اصلی به دست آمده از این پژوهش است.
The changes in the status of women are related to subjectivity and women's self-consciousness. Women in today's society have the opportunity to selectively pursue a wide range of leading opportunities and pursue their desire to effectively observe the family-social atmosphere, and provide more choices for themselves and highlight their distinction. This research has been conducted to explore the gendered world of actors and their interpretation of their gender and gender perspective. The findings also reveal how the diversity of women's self-awareness reveals how diverse their perceptions and images of gender are. The approach of this research is phenomenological and is carried out qualitatively. The data collection tool is a semi-structured dialogue with 22 girls in Tehran who have at least one term of university education. Analysis of data was done by Colaizzi method. The three approaches of nature, compilation and gender equality are the main themes derived from this study.
خلاصه ماشینی:
تحول مفهوم جنسيت از امري طبيعي به امر برساختي و سازه گرايانه و حتي در تعاريف متأخر، تقاطع جنسيت با نژاد و طبقه و همچنين شکستن دوگانه جنس زن و مرد در نظريه کويير١، ساختارهاي ذهني و ادارکات متفاوتي از جنسيت را ممکن ميسازد و عادت واره ها را تحت تأثير قرار ميدهد؛ زيرا تحولات پيش آمده از جنسيت و زنانگي که پيش از اين بر اساس 1 Queer Theory ويژگيهاي طبيعي، نقش هاي جنسيتي را رقم ميزد، امروزه ادراک و فهم متفاوتي از زنانگي براي زنان ايجاد کرده و ساختارهاي ذهني جديدي را شکل داده است .
به همين جهت ، اين پرسش شکل ميگيرد که فهم و ادراک زنان از جنسيت در جامعه امروز چگونه است ؟ آيا سوژگي زنانه ، تماما هنجارها و عرف هاي گذشته را نفي ميکند؟ سوژگي زنانه در تعامل و ديالوگ با هنجارهاي اجتماعي چه تصويري را براي ما روشن ميسازد؟ تصور از تمايزات اجتماعي ميان زن و مرد نزد کنشگران زنان چيست ؟ اين سوژگي، چه تنوعي از سويه هاي انتقادي در برابر تغييرات خواست سوژگي مردانه از يکسو و نهادهاي اجتماعي از سوي ديگر را تصوير ميکند؟ تفسير اين کنشگران از درکشان در حوزه جنسيت چيست ؟ و سنخ آرماني جنسيت را چه ميدانند؟ به عبارت ديگر، کثرت خودآگاهي زنان ما را با چه تنوعي از درک و تصويرشان از جنسيت مواجه ميسازد؟ به همين منظور اين پژوهش به دنبال شناخت ادراک و تجربه زيسته کنشگران است که از اين منظر فرصتي فراهم شود تا جهان معنايي ايشان شناخته شود و جهان ذهني کنشگران در خصوص مقولۀ جنسيت واکاوي گردد.