چکیده:
ادوارد هاپر از هنرمندان اواخر قرن ١٩ و اوایل قرن ٢٠ و مکتب رئالیسم از مکاتب هنری عصر مدرن و نتیجه انقلاب صنعتی بود. تغییر رویکرد هنر در عصر شکل گیری جامعه متوسطه بعد از انقلابهای سیاسی و اجتماعی بزرگ از کارکرد تزئینی و آئینی به کارکرد رسانه ای و اجتماعی یکی از دغدغه های شکل گیری واقعیت گرایی در هنر بود. تغییر موضوعی و پرداخت انتقادی به موضوع های روزمره قشر متوسط در هنر بعد از گذر از نوسانات اجتماعی اواخر قرن ١٨ و اوایل قرن ١٩ و به دنبال گسترش علمی و شکل گیری نظریات زیست شناسی ، روانشاسی و جامعه شناسی به انتقاد از تحولات روحی انسان از جمله بیگانگی انسان رسید. بیگانگی که نتیجه جامعه مدرن برشمرده شده است . دغدغه بسیاری از هنرمندان مانند هاپر گردیده است که در آثار آنها نمود واقعی یافته است .
شکل گیری هنر عکاسی و سینما و تاثیر پذیری و تاثیرگذاری آنها از و بر هنرهای دیگر نمی توانیم نادیده بگیرم . با مرور انتقادی از وجود بیگانگی انسان در اندیشمندان مدرن مانند اریک فروم به تاثیر این نظریه انقادی و رابطه سینما بر آثار هاپر با مرور موردی دو اثر نقاشی «فیلم نیویورکی » ١٩٣٩ و «دفتر کار»١٩٦٠ از دوران شکوفایی هنرمند به تاثیر موضوع بیگانگی در اثار او و تاثیر رسانه سینما بر نقاشی های او می رسیم .
خلاصه ماشینی:
شکل های متنوعی هنری ازگرایش های مختلف انتزاعی ٢، ذهنی و مفهومی که در دوران مدرن رواج داشتند، رئالیسم (واقع گرایی ) با وجود سابقه طولانی و خواستگاه تاریخی ، جایگاه ویژه ای نمایش عینیت بعد از انقلاب های سیاسی و صنعتی در جامعه هنری ، این گرایش را در تاریخ ادبیات و هنر دو صده اخیر 3 قابل تعمل و متنوع کرده است ، هاپر و همراهان هم دوره ای های او(جنبش زباله دان و یا جنبش صحنه های آمریکایی ٤ ) شیوه بازنمایی از واقعیت را در پیش گرفتند و در شکست محوریت اروپا در هنر آمریکا و بویژه گرایش رئالیست بسیار تأثیرگذار بودند، اما در کتب تاریخ هنر و گرایش ها و هیجان های تاریخی آن دوران شکلی گم شده و کم رنگ یافته اند، (حداقل درکتب رایج تاریخ هنر و ترجمه شده و رفرنس این مقاله : مانند هنر در گذر زمان - هلن گاردنر٥، تاریخ هنر مدرن - ارسنون ٦ و هنر مدرنیسم - ساندرا بوکلا٧) اگر نامی هم از هاپر برده شده صرفاً اشاره به نام و سبک او بوده است .
هاپر بعد از تحصیل در مدرسه هنر نیویورک به کار تبلیغاتی می پردازد و سپس به پاریس که در آن زمان حکم پایتخت هنری جهان را داشت سفر می کند و از نزدیک به مطالعه مکتب رئالیسم فرانسه و آثار کوربه می پردازد آنجا با امپرسیونیست ها١ آشنا می شود یکی از موضوع های نقاشی امپرسونیست ها کافه ها و اماکن عمومی بودند همان چیزی که هاپر بسیار به آن مکان ها پرداخته است او شیفته پاریس و جو هنری آن جا می شود «گمان نمی کنم روی زمین شهر دیگری به زیبایی پاریس وجود داشته باشد»(فوئا،١٣٨٨: ٩).