چکیده:
در حقوق کیفری ایران سوء نیت خاص با دو حالت قصد معین(منجز، صریح، مستقیم و یقینی) و علم در ارتباط با وقوع نتیجه با حالت های ذهنی و روانی امکان تحقق دارد. هدف این پژوهش بررسی انواع حالات روانی ذیل عنوان قصد و نحوه پذیرش جایگاه و نقش آن ها در تشکیل عمد خاص می باشد و اینکه آیا با قصد نامعین(قصد غیر مستقیم، ضمنی، احتمالی و...)می توان به سوء نیت خاص رسید یا نه، که به این نتیجه می رسیم ،همه حالات درونی و روانی به علم و قصد می رسد و در کل قصد وضعیت ذهنی مرتکب می باشد که فارغ از شرایط فیزیکی و رفتاری می بایست به آن توجه نمود و انواع حالت های روانی مطرح شده تحت عنوان قصد نامعین در تحقق بخشیدن به سوء نیت خاص با مانع اساسی روبرو خواهد بود. حیاتی و مهم بودن جایگاه این بحث به این دلیل است که تعیین دقیق و شایسته ی موضوع می تواند جهت کیفر و مجازا را تغییر دهد. به خصوص در حقوق کیفری ما که مجازا های شدیدی همچون اعدام، قصاص نفس و عضو و ... نیز به عنوان ضمانت اجرا تعیین شده است.
In Iranian criminal law, special malice can be realized with two specific intent states (complete, explicit, direct and certain) and knowledge in connection with the occurrence of the result with mental and psychological states. The purpose of this research is to examine the types of mental states under the title of intention and how to accept their position and role in the formation of specific intent and whether it is possible to reach specific malice with an indefinite intent (indirect, implicit, possible, etc.) or not, we come to this conclusion, all internal and mental states come to knowledge and intention, and in general, the intention is the mental state of the perpetrator, which should be taken into account regardless of physical and behavioral conditions, and all kinds of mental states have been proposed Under the title of indefinite intention, he will face a fundamental obstacle in realizing specific malice. The vital and important position of this discussion is because accurate and appropriate determination of the issue can change the direction of punishment and punishment. Especially in our criminal law, where severe punishments such as execution, self-retribution, and limbs, etc. are also determined as a guarantee of execution.
خلاصه ماشینی:
(پوربافراني، حسن ، جرايم عليه اشخاص ، انتشارات جنگل ، ١٣٩٢ ، ص ٦٣ ) بيشتر قوانين جزائي وضعي وجود قصد خاص را در جرم عمد شرط دانسته اند و گروهي به وجود قصد عام حتي در مورد جرائم عمدي اکتفاء کرده اند مشروط بر اينکه ابزاري را که جاني براي ارتکاب جرم به کار گرفته است آن چنان باشد که سلامت شخص را در معرض خطر مرگ قرار دهد، اگرچه در حين ارتکاب جرم به خود قتل التفات نداشته باشد( فيض ، ١٣٨٥، ص ٢٧٩) فقها در حقوق جزاي اسلام به اين دو نوع قصد توجه کامل داشته اند چرا که در مورد قتل عمد در کتاب هاي فقهي آمده است که قتل عمد در يک تقسيم کلي ممکن است به دو صورت محقق شود يکي اين که جاني قصد قتل را در حين ارتکاب جرم داشته باشد و اين همان قصد خاص است ، ديگر اين که جاني به فعلي که غالباً کشنده است يا با آلت قتاله مجني عليه را از قصد مضروب يا مصدوم کند ولو اين که قصد قتل نداشته باشد و اين همان قصد عام است (سپهوند، ١٣٧٩، ص ٦٧) در پاره اي از جرائم ضمن داشتن سوء نيست عام ، سوء نيت خاص نيز لازم است .
فرضاً در جرم ضرب و جرح وجود سوء نيت عام در امر زدن کافي است و لازم نيست که ضارب قصد صدمه رساندن نيز داشته باشد در حاليکه در قتل علاوه بر داشتن قصد و عمد در ارتکاب عمل مجرمانه (فرضاً زدن يا تيراندازي) بايد قصد کشتن هم وجود داشته باشد تا مرتکب به عنوان قاتل عمدي مسئول شناخته شود( صانعي ،ص ٣١٨).