چکیده:
حق توسعۀ اقتصادی جلوهای از توسعه است که در ادبیات حقوق بین الملل مورد توجه قرار گرفته است. این حق به منزلۀ یکی از حقوق اولیۀ دولت ها و نتایج طبیعی حاکمیت آنها موضوعیت می یابد و از حقوقی است که منشور ملل متحد بر آن استوار شده است و به موجب آن، دولتهای جهان متعهد شده اند در حل مسائل مربوط به امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یا به طور کلی توسعه با یکدیگر همکاری کنند. پرسشی که مطرح میشود این است که ماهیت این تعهد و تکلیف دولتها در برابر حق توسعۀ اقتصادی دیگر کشورها خصوصا درمورد توسعۀ دانش و فناوری صلح آمیز هسته ای چیست؟ با وجود ادعای کشورهای توسعه یافته مبنی بر نبودن قواعد یا کنوانسیون الزام آور بین المللی درخصوص تعهد به همکاری و کمک به کشورهای درحال توسعه، با توجه به اینکه حق توسعه جزو ارزش های بنیادین بشری و در قالب تعهدات منشور به صورت کلی مقرر شده است، این پژوهش نشان میدهد تا زمانی که فعالیتهای اقتصادی کشورها ازجمله در زمینۀ انرژی هستهای تهدیدی واقعی برای صلح و امنیت بینالمللی و منطقه ای نباشد میشود آن رابه عنوان تعهداتی ایجابی و مثبت از جانب دولتهای توسعه یافته و هسته ای در قبال کشورهای درحال توسعه برای همکاری و انتقال دانش و فناوری صلح آمیز هسته ای تلقی کرد. بر همین مبنا، نوشتار حاضر با رویکردی توصیفی و تحلیلی در پی کنکاش و پاسخگویی تفصیلی به پرسش مذکور است.
The right to economic development is considered another manifestation of the development issue in international law literature. It is considered one of the fundamental rights of governments and the natural result of their sovereignty, and one of the rights upon which the United Nations Charter is based, by which the governments of the world commit to solving economic, social, cultural, and development-related issues in cooperation. Despite this, the question raised here is, what is the nature of this commitment and duty of governments towards the right of economic development of other countries, especially regarding the development of peaceful nuclear knowledge and technology? According to our results, despite the claims of developed countries that there are no binding international laws or conventions stipulating the commitment to cooperation and assistance to developing countries, developing countries have a right to development, and although the obligations of the charter are outlined in a general way, as long as the economic activities of the countries, including in the field of nuclear energy, do not pose a threat to the peace and security of other nations, they may be considered positive obligations. The development of peaceful nuclear technologies and the transfer of knowledge to developing countries are the responsibility of nuclear and developed countries. Based on this, the present article, with a descriptive and analytical approach, seeks to explore and give a detailed answer to the above question.
خلاصه ماشینی:
پرسشي که مطرح مي شود اين است که ماهيت اين تعهد و تکليف دولت ها در برابر حق توسعۀ اقتصادي ديگر کشورها خصوصا درمورد توسعۀ دانش و فناوري صلح آميز هسته اي چيست ؟ با وجود ادعاي کشورهاي توسعه يافته مبني بر نبودن قواعد يا کنوانسيون الزام آور بين المللي درخصوص تعهد به همکاري و کمک به کشورهاي درحال توسعه ، با توجه به اين که حق توسعه جزو ارزش هاي بنيادين بشري و در قالب تعهدات منشور به صورت کلي مقرر شده است ، اين پژوهش نشان مي دهد تا زماني که فعاليت هاي اقتصادي کشورها ازجمله در زمينۀ انرژي هسته اي تهديدي واقعي براي صلح و امنيت بين المللي و منطقه اي نباشد مي شود آن رابه عنوان تعهداتي ايجابي و مثبت از جانب دولت هاي توسعه يافته و هسته اي در قبال کشورهاي درحال توسعه براي همکاري و انتقال دانش و فناوري صلح آميز هسته اي تلقي کرد.
ً با درک اين وضعيت ، پرسشي که به ذهن مي رسد اين است که تعهدات دولت ها در قبال حق توسعۀ اقتصادي ديگر کشورها خصوصا کشورهاي درحال توسعه در زمينۀ فناوري صلح آميز هسته اي چه ماهيتي دارد؟ و اعمال تحريم هاي يک جانبۀ اقتصادي از اين منظر چگونه با موازين حقوق بين الملل توجيه پذير است ؟ براي پاسخ گويي به اين پرسش ها، ابتدا به تبيين مفهوم توسعه و تشريح ابعاد مختلف آن با جلؤە اقتصادي در حقوق بين الملل پرداخته خواهد شد.
مطابق مادٔە ۱ اعلاميۀ حق توسعه (Right of Development) مصوب ۱۹۸۶ ميلادي ، حق توسعه از حقوق بشري است که نمي توان آن را از انسان گرفت و در نتيجه و بر اساس آن هر انسان و همۀ مردمان حق دارند در توسعۀ اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و سياسي که در آن همۀ آزادي هاي بنيادي و حقوق بشر به طور کامل تحقق مييابند شرکت کنند، به آن ها کمک کنند و از آن ها برخوردار شوند.