چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی علی خشونت خانگی بر اساس صمیمیت زناشویی، مهارگری و تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجهای درگیر خشونت خانگی شهر شیراز در سالهای 1399 تا 1400 است که در بازه زمانی حداقل 6 ماه و حداکثر 18 ماه از خشونت خانگی علیه زنان این زوجین گذشته را تشکیل دادند که از میان آنها و به صورت در دسترس222 زوج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل 4 پرسشنامه برای هر زوج بود که پرسشنامه خشونت خانگی محسنی تبریزی و همکاران (DVQ) (1391) توسط زنان و پرسشنامههای تعارضات زناشویی ثنایی (MCQ) (1379)، مهارگری زناشویی امینی و همکاران (MIQ) (1396) و صمیمیت زناشویی باگاروزی (MINQ) (2001) توسط همسران آنها تکمیل شد. تحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با دادههای تجربی بود. یافتهها نشان داد که مهارگری زناشویی و تعارض زناشویی هم به صورت مستقیم و هم بصورت غیرمستقیم از طریق صمیمیت زناشویی، خشونت خانگی را پیشبینی میکنند (01/0p). از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که مهارگری زناشویی و تعارض زناشویی نقش کلیدی در پیشبینی خشونت خانگی دارند و توجه بیشتر کلینیکهای مشاوره و رواندرمانی به این متغیرها در کاهش خشونت خانگی ضروری بنظر میرسد.
The present study was conducted with the aim of modeling the causality of domestic violence based on marital intimacy, restraint, and marital conflict. The method of descriptive correlational research was structural equation modeling. The statistical population of this research includes all the couples involved in domestic violence in Shiraz city in the years 2020 to 2021, who have experienced domestic violence against their women in a period of at least 6 months and at most 18 months. 222 couples were selected. 4 questionnaires were considered for each couple, the domestic violence questionnaire by Mohseni Tabrizi et al. (2013) by women and the questionnaires on marital conflicts by Thanai (2016), marital mediation by Amini et al. (2016) and Marital Intimacy by Bagaroozi (2001) by husbands. They were completed. Data analysis was done using structural equation modeling. The results indicated the fit of the general research model with the experimental data. The findings showed that marital inhibition and marital conflict predict domestic violence both directly and indirectly through marital intimacy (p
خلاصه ماشینی:
رويش روان شناسي، سال ١١، شماره ٨، شماره پياپي ٧٧، آبان ١٤٠١ Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ),11(8), 2022 مدل يابي علي خشونت خانگي بر اساس صميميت زناشويي، مهارگري و تعارض زناشويي Causal modeling of domestic violence based on marital intimacy, inhibition and marital conflict زينب شمسايي Zeynab Shamsaie PhD student, Department of Psychology, Sanandaj دانشجوي دکتري ، گروه روان شناسي ، واحد سنندج ، دانشگاه آزاد اسلامي ، Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran.
چکيده Abstract The present study was conducted with the aim of پژوهش حاضر با هدف مدل يابي علي خشونت خانگي بر اساس صميميت modeling the causality of domestic violence based زناشويي، مهارگري و تعارض زناشويي انجام شد.
نوع مقاله : پژوهشي دريافت : مرداد ١٤٠١ پذيرش : آبان ١٤٠١ ويرايش نهايي: آبان ١٤٠١ مدل يابي علي خشونت خانگي بر اساس صميميت زناشويي، مهارگري و تعارض زناشويي Causal modeling of domestic violence based on marital intimacy, inhibition and marital conflict مقدمه خشونت عليه زنان يکي از مشکلات اصلي بهداشت عمومي است که سلامت جسمي، جنسي، رواني و اجتماعي بيش از يک سوم کل زنان در سراسر جهان را تحت تأثير قرار ميدهد (چرنت و چري١، ٢٠٢٠ ).
مدل يابي علي خشونت خانگي بر اساس صميميت زناشويي، مهارگري و تعارض زناشويي Causal modeling of domestic violence based on marital intimacy, inhibition and marital conflict اين يافته با نتايج عباس پور و همکاران (٢٠٢٢)، سليمي و همکاران (١٤٠٠) و جعفرزاده و همکاران (١٣٩٩) همسو ميباشد.
php?aid=23332 مدل يابي علي خشونت خانگي بر اساس صميميت زناشويي، مهارگري و تعارض زناشويي Causal modeling of domestic violence based on marital intimacy, inhibition and marital conflict Dahal, M.