چکیده:
زمینه و هدف: استفاده از سلاح گرم، از جمله مسائلی است که علاوه بر ایجاد فضای آکنده از خشم و نفرت، امنیّت عمومی را نیز از جنبههای مختلف تهدید میکند. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی عوامل و پیامدهای بهکارگیری سلاح غیرمجاز در استان کرمانشاه است.روش: روش پژوهش از نظر ماهیت، کیفی و راهبرد اصلی پژوهش، نظریه دادهبنیاد و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه است. جامعۀ مشارکتکننده، پانزده نفر از خبرگان شامل مدیران و کارشناسان مدیریت امنیّتی و انتظامی هستند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. با توجه به اصل اشباع نظری، مصاحبه تا نفر پانزدهم ادامه یافت و درنهایت یافتههای بهدستآمده از کدگذاری دادههای حاصل از مصاحبهها، بر مبنای الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین بررسی شد.یافتهها: مدل پارادیمی بهدستآمده نشاندهندۀ آن است که میزان علاقهمندی مردم به استفاده از سلاح بهعنوان (مقولۀ علّی) که تحت شرایط جغرافیایی و پایبندی مردم به آداب و رسوم محلی و توسعهنیافتگی شکل میگیرد، در بهکارگیری سلاح (مقولۀ محوری) تأثیر دارد. البته در فرایند استفاده از سلاح غیرمجاز، موضوعات مربوط به اختلافات قومی و طایفهای و آثار نامطلوب جنگ تحمیلی (مقولۀ زمینهای) و وجود خلأهای مرزی و تحرکات گروهکهای معاند (شرایط مداخلهگر) نیز بر میزان گرایش مردم به استفاده از سلاح تأثیر میگذارند.نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، میتوان با بهکارگیری راهبردهای مناسب ارائهشده در بخش راهبردها «مانند ایجاد اِشراف اطلاعاتی، همافزایی دستگاههای امنیّتی و انتظامی و اجرای طرحهای نوبهای سلاح و مهمات» بر شرایط مداخلهگر غلبه و به نحو مطلوب از شرایط زمینهای استفاده کرد تا پیامدهای امنیّتی نظیر دلهره و اضطراب و جرائم خشن کاهش یابد.
Background and Aim: The use of firearms is one of the issues that in addition to creating an atmosphere full of anger and hatred, also threatens public safety from various aspects. The main purpose of this study is to identify the causes and consequences of the use of illegal weapons in Kermanshah province.Method: The research method is qualitative in nature and the main research strategy is grounded theory and the data collection tool is interview. The participating community consisted of fifteen experts, including managers and security and law enforcement management experts, who were selected by purposive sampling. According to the principle of theoretical saturation, the interview continued until the fifteenth person, and finally the findings obtained from the coding of the data obtained from the interviews were examined based on the paradigm model of Strauss and Corbin.Results: The obtained paradigm model shows that the level of people's interest in using weapons as a (causal category) that is formed under geographical conditions and people's adherence to local customs and underdevelopment, has an effect on the use of weapons (central category). Of course, in the process of using illicit weapons, issues related to ethnic and tribal differences and the adverse effects of imposed war (contextual category) and the existence of border gaps and movements of dissident groups (intervening conditions) also affect the tendency of people to use weapons.Conclusion: Based on the results of the research, it is possible to overcome the intervening conditions and use the contextual conditions in an optimal way by applying the appropriate strategies presented in the strategies section "such as creating intelligence aristocracy, increasing security and law enforcement agencies and implementing new weapons and ammunition plans". Reduce security consequences such as panic and anxiety and violent crime.
خلاصه ماشینی:
با نگرش به موارد فوق ، بايد گفت پـژوهش حاضـر درصدد پاسخ به اين سؤال است که چه علت هـايي در بـه کـارگيري سـلاح غيرمجـاز در استان کرمانشاه نقش دارد و پيامدهاي امنيتي ناشي از آن کدام است ؟ پيشينه و مباني نظري شاطريان و بخشي (١٣٩٦) در پژوهشي با عنوان «بررسي و تبيين جامعـه شـناختي عوامـل مؤثر بر گرايش به نـزاع مسـلحانه در جوامـع روسـتايي» دريافتنـد کـه رابطـۀ متغيرهـاي مستقل خودنمايي گروه ، حس تلافيجويانه ، ضعف انسـجام اجتمـاعي، بيگانـه هراسـي، نابرابري در قدرت ، ضعف بازدارندگي بيروني و رقابت بـر سـر منـابع بـا متغيـر وابسـته (نزاع مسلحانه ) معنادار بوده و رابطۀ متغيرهاي ضعف بازدارندگي دروني و بياعتمادي با نزاع مسلحانه معنادار نبوده است .
در بخش شرايط علي که مربوط به حوادث يا وقايعي است کـه به وقوع يا رشد پديده اي منتهي ميشود، مؤلفه هاي علاقه منـدي بـه سـلاح ، پايبنـدي بـه آداب ورسوم ، ناآشنايي با قوانين و مقـررات ، توسـعه نيـافتگي اقتصـادي و کسـب سـود و منفعت طلبي توسط عده اي از افراد سودجو و منفعت طلب از محتواي مصاحبه با خبرگـان و کارشناسان استخراج شد که با پژوهش هاي شاطريان و بخشي (١٣٩٦) که به بررسي و تبيين جامعـه شـناختي عوامـل مـؤثر بـر گـرايش بـه نـزاع مسـلحانه در جوامـع روسـتايي پرداخته اند و قدسي (١٣٩٠) با عنوان آسيب هاي ناشي از کاربرد اسلحه گرم و همچنـين احمدي اوندي (١٣٩٤)، مبني بر بررسي جامعه شناختي عوامل اجتماعي و فرهنگي مؤثر بر حمل و نگهداري سلاح و تحقيقات براگا (٢٠١٢) و همينوي و ميلر (٢٠٠٠) که علـت نهايي استفاده از سلاح را استفاده غيرقانوني و تهديد ارعاب بيان کـره انـد، همسـو اسـت .