چکیده:
شهروندی گرچه در دنیای کهن- چه در غرب و چه در شرق- متولد شده است، اما آنچه امروز از این مفهوم منظور اندیشمندان و محققان حوزه علوم اجتماعی و برنامه ریزان شهری است، نقش نوین،کارکرد و حقوق و وظایف آن در دنیای مدرن است. شهروندی دارای ماهیت دوگانه اجتماعی و سیاسی است. ماهیت اجتماعی به این نکته اشاره دارد که شهروندان چگونه باید با یکدیگر تعامل کنند. تاثیر جهانیشدن بر تحول گفتمان مفهوم شهروندی در دولتهای هاشمی تا احمدینژاد، موضوع این پژوهش است.آنچه به عنوان نتیجه این پژوهش استنتاج شد در دولت هاشمی به دلیل ضرورتهای بازسازی جنگ، نظام جمهوری اسلامی بهسوی پذیریش ضرورتهای جهانیشدن گام برداشت.فروپاشی شوروی این ضرورتها را تقویت کرد زیرا جهانیشدن «نظمنوین» شکست اردوگاه «کمونیسم»، بیهمتا بودن نظم بینالملل «سرمایهداری» را نوید میداد.دولت خاتمی،گفتمان مصلحتگرای دوران هاشمی را به اوج خود رسانده و بهترین روابط بینالملل دولتهای جمهوری اسلامی را رقم زد اما با رویکارآمدن دولت احمدینژاد، برگشت به آرمانگرایی ضدغربی در سیاست خارجی و پذیرش ضرورتهای جهانیشدن در دستور کار قرار گرفت.در دولت نهم و دهم شاهد به هم ریختن تمایزات و تفکیکات مورد تأکید مدرنیته سیاسی هستیم، با نوعی اقتدارگرایی، گسترش دخالت دولت، محدود شدن و تضعیف هرچه بیشتر حقوق سیاسی شهروندی مواجه بوده و به نوعی عقبگرد در زمینه حقوقشهروندی ایجاد شد.این نکته نشاندهنده این است که نظام جمهوری اسلامی به دلیل بنیانهای فکری خود نمیتواند در جهت تثبیت حقوقشهروندی مدرن حرکت نماید.
Although citizenship was born in the ancient world, both in the West and in the East, what is meant today by social scientists and urban planners and thinkers is its new role, function, rights and duties in the modern world. . Citizenship has a dual social and political nature. Social nature refers to how citizens should interact with each other. The Impact of Globalization on the Evolution of the Concept of Citizenship in Hashemite to Ahmadinejad Governments is the subject of this study. What was concluded as a result of this study: The collapse of the Soviet Union reinforced these needs because the globalization of the "new order" promised the defeat of the "communist" camp, the uniqueness of the international "capitalist" order. Khatami's government, the discourse of expediency Hashemiism reached its peak and established the best international relations of the governments of the Islamic Republic, but with the approach of Ahmadinejad's government, the return to anti-Western idealism in foreign policy and the acceptance of the necessities of globalization was on the agenda. In the ninth and tenth governments, we are witnessing the disintegration of the distinctions and distinctions emphasized by political modernity. This point shows that the system of the Islamic Republic, due to its intellectual foundations, can not move towards the establishment of modern civil rights.
خلاصه ماشینی:
، دولت سازندگي درصدد ايجاد زير ساخت هاي تمدن بزرگ اسلامي بود، لذا بطور مشخص دو هدف بلند مدت استراتژيک را دنبال مي کرد: در عرصه اقتصاد، استراتژي توسعه صادرات تنها در پرتو استراتژي چند جانبه گرايي دست يافتني بود، بنابراين سياست خارجي دوران سازندگي در تلاش براي تحقق اهداف مزبور اقدام به بهبود، گسترش و تعميق رواني با کشورهاي جهان و سازمان هاي منطقه اي، بين المللي و جهاني نمود در اين زمينه تحولات ساختاري نظام بين الملل مورد ملاحظه هرچه بيشتر قرار ميگرفت (مدرسي،١٣٧١: ٦٧).
بدين ترتيب کوشش هاي عمل گرايانه دولت سازندگي به گونه اي که نه آنقدر بر اصول اعتقادي و مواضع انقلابي پاي فشارد تا بدين طريق تامين نيازهاي توسعه ايران به مخاطره افتد و نه آنقدر، به تامين منافع ملي ايران و نيازهاي اقتصادي مي انديشد که براي تحقق آن امور مجبور به عدول از اصول و اهداف انقلاب اسلامي (اصول گرايي اسلامي) شود در اين دوره ايران تلاش ميکرد- و يا حداقل در ابتداي رياست جمهوري هاشمي، ادعاي آن را داشت - تا با تغيير سياست خارجي خود به طرف تنش زدايي و گفتگو با کشورهاي جهان روي بياورد.
با توجه به اين تحولات ميتوان گفت که مهمترين چالش هاي پيش روي دستگاه ديپلماسي کشور،"گسترش دامنه تأثيرگذاري تحولات جهاني بر جامعه ، پايين بودن سطح پاسخگويي و توان توليد فکري و فرهنگي در داخل از يک طرف و پيدايش تنش ها، مخالفت ها و آسيب پذيريهاي سياسي و اقتصادي در سطوح منطقه اي و بين المللي"( بشيريه ،١٣٨٠ : ١١٠) از سوي ديگر زمينه را براي طرح جهت گيريهاي نوين در حوزه سياست خارجي تحت عنوان سياست تنش زدايي و بهبود مناسبات بين المللي فراهم آورد.