چکیده:
از ماموریت های مهم دانشگاه علاوه بر حوزه آموزشی و تحقیقاتی، مشارکت مستمر در تجاریسازی دانش و پاسخگویی به تحولات و نیازهای جامعه و صنعت است. هدف پژوهش شناسایی، تبیین روابط و سطحبندی راهبردهای تجاریسازی دانش به صورت جامع و عملیاتی در دانشگاههای صنعتی کشور میباشد. رویکرد پژوهش، ترکیبی و از نوع آمیخته-اکتشافی با استفاده از روشهای کیفی و کمّی است. در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد سیستماتیک، الگویی برای تجاریسازی دانش در دانشگاههای صنعتی کشور طراحی شده است. براساس این الگو مولفههای راهبردهای تجاریسازی دانش شناسایی شدهاند. در بخش کمّی که از لحاظ هدف در زمره تحقیقات توصیفی-تبیینی قرار دارد به تبیین روابط و سطحبندی مولفههای شناسایی شده با استفاده از روشهای دیمتل و مدلسازی ساختاری تفسیری پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ۱۷ نفر از خبرگان، اساتید، مدیران و دانشجویان دوره دکتری دانشگاه های صنعتی کشور و مدیران حوزه صنعت و شرکت های دانش بنیان میباشد که به صورت هدفمند و نظری انتخاب شدهاند. براساس یافتههای تحقیق 15 راهبرد تبیین شده در 5 سطح براساس میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری دستهبندی شدند که راهبرد " بازنگری و تصویب دستورالعملها و آییننامههای آموزشی و پژوهشی" به عنوان تاثیرگذارترین راهبرد در بالاترین سطح (سطح 5) قرار دارد.
One of the important missions of the university, in addition to the field of education and research, is the continuous participation in the commercialization of knowledge and responding to the developments and needs of society and industry. The purpose of this research is to identify, explain the relationships and level the knowledge commercialization strategies in a comprehensive and operational way in the industrial universities of the country. The research approach is hybrid and of the mixed-exploratory type using qualitative and quantitative methods. In the qualitative part, using the data theory method of the systematic foundation, a model for commercialization of knowledge in the industrial universities of the country has been designed. Based on this model, components of knowledge commercialization strategies have been identified. In the quantitative part, which is in the category of descriptive-explanatory research in terms of purpose, the relationships and leveling of the identified components are explained using Demethel methods and interpretive structural modeling. The statistical population of the study includes 17 experts, professors, managers and doctoral students of the country's industrial universities and managers of industry and knowledge-based companies who have been purposefully and theoretically selected. Based on the research findings, 15 strategies explained in 5 levels were classified based on the degree of effectiveness and effectiveness. The strategy of "reviewing and approving educational and research instructions and regulations" is the most effective strategy at the highest level (level 5).
خلاصه ماشینی:
بنابراين از جمع تعريفي که قانون مجازات اسلامي در اين خصوص ارائه داده و حقوقدانان ، نتيجه ميگيريم که شرط اصلي تحقق جرم ، تنها ارتکاب عمل برخلاف نظم اجتماعي نيست ، بلکه پديده جزايي ناظر بر عمل ضد اجتماعي است که در قانون جزا براي آن مجازاتي پيش بيني شده است .
» ٤- اصل ١٦٨ قانون اساسي:« رسيدگي به جرايم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيات منصفه در محاکم دادگستري صورت ميگيرد.
براساس اين تعريف ، جرم مطبوعاتي در موسع ترين معناي خود، يعني عمل خلاف قانون کيفري که به وسيله مطبوعات تحقق مي يابد، به کار برده شده است .
تعريف جرم سياسي از ديدگاه حقوق موضوعه ايران اصل ١٦٨ قانون اساسي تصريح ميدارد:« رسيدگي به جرايم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيات منصفه در محاکم دادگستري صورت ميگيرد.
» لذا اين اصل در ارتباط با مطبوعات ، چهار نو محدوديت پيش بيني کرده بود: ١- تحريف يا تغيير در مذاکرات مجلس شوراي اسلامي ٢- انتقادات (صلاح انديشي) مخرب و بر خلاف اصول اساسيه دولت و ملت ٣- غرض ورزي ٤- تهمت و افترا بنابراين ، نظر مقنن مبني بر حضور هيات منصفه و علني بودن محاکمات در رسيدگي به جرايم مطبوعاتي (مندرج در اصول ٧٧ و ٧٩ متهم قانون اساسي مشروطه ) تنها شامل اين دسته از جرايم مي باشد.
٥- به نظر مي رسد در هر دونظام حقوقي ايران وانگلستان تضمين هاي قانوني مبني بر کيفرزدايي و قضازدايي از جرايم سياسي و مطبوعاتي مقرر شده است اما در مقام عمل تفاوت هايي وجود داشته باشد.