چکیده:
تبیین علوم تجربی و فلسفۀ اسلامی از لذت و الم، و نقش نفس و بدن در پیدایش آنها متفاوت است. دانشمندان تجربی، تبیینی کاملاً فیزیکالیستی از نحوۀ حصول لذت و الم بهدست داده و برخی بر این اساس، حالات نفسانی را به گونههایی صرفاً جسمانی فروکاستهاند. ابنسینا درخصوص لذات و آلام حسی، نقشی بالسویه برای نفس و بدن قائل شده؛ اما حصول لذات و آلام وهمی و خیالی را از اوصاف نفس متعلق به بدن دانسته است. ازنظر او تنها لذات و آلام عقلی از اوصاف نفس بما هینفس هستند؛ اما طبق دیدگاه صدرالمتألهین، از آنجا که لذت و الم ازسنخ ادراک است و از طرفی همۀ قوای ادراکی، مجرد از ماده هستند، لذت و الم ناشی از هرکدام نیز مجرد از ماده است؛ از این روی، آنچه در علوم تجربی دربارۀ سازوکار و فیزیولوژی حصول لذت و الم ذکر میشود، مربوط به حقیقت این دو مقوله نیست و درواقع، به مرحلۀ زمینهسازی و اِعداد آنها بازمیگردد. در این مقاله، ضمن بررسی حقیقت لذت و الم، و تبیین مراحل پیدایش انواع آنها نقش ایجابی و سلبی نفس و بدن در مراحل شکلگیری لذت و الم را با توجه به مبانی موردنظر ابنسینا و ملاصدرا تحلیل کردهایم.
Experimental sciences and Islamic philosophy have different explanations for pleasure and pain and the role of the soul and the body in perceiving them. Scientists’ explanation of pleasure and pain is completely physicalistic, and for this reason, they reduce sensual states to purely physical states. Regarding sensual pleasure and pain, Avicenna believes in the equal role of the soul and the body but considers illusory and imaginary pleasure and pain to be among the properties of the physical soul. From his point of view, only intellectual pleasure and pain are properties of the soul as such. On the other hand, according to Mulla Sadra, since pleasure and pain are kinds of perception, and all perceptive powers are abstracted from matter, pleasure and pain are also abstracted from matter. Therefore, what is said in the experimental sciences about the mechanism and physiology of pleasure and pain doesn’t have any relevance in the true explanation of pleasure and pain; they only provide requirements and occasional causes. Examining Avicenna and Mulla Sadra’s explanations of pleasure and pain, we will discuss the positive and negative roles of the soul and body in their formation.
خلاصه ماشینی:
ازنظر او تنها لذات و آلام عقلي از اوصاف نفس بما هي نفس هستند؛ اما طبق ديدگاه صدرالمتألهين ، از آنجا که لذت و الم ازسنخ ادراک است و از طرفي همۀ قواي ادراکي ، مجرد از ماده هستند، لذت و الم ناشي از هرکدام نيز مجرد از ماده است ؛ از اين روي ، آنچه در علوم تجربي دربارة سازوکار و فيزيولوژي حصول لذت و الم ذکر مي شود، مربوط به حقيقت ين دو مقوله نيست و درواقع ، به مرحلۀ زمينه سازي و اعداد آن ها بازمي گردد.
اگر آن امر منافر ازنوع عدمي و به تعبير ديگر، عدم وجود امر ملايم باشد، يکي از مراحل الم ، عدمي خواهد بود؛ يعني چيزي نزد قواي بدني يا روحي وجود ندارد که موجب تألم شود؛ بلکه وجودنداشتن امر ملايم ، سبب رنج و درد است ؛ اما اين مسئله نيز باعث نمي شود تعداد عناصر سازندة الم ، بيشتر يا کمتر از عناصر پديدآورندة لذت باشد؛ مگر اينکه گفته شود درکنار آن امر عدمي ، کيفيتي وجودي نيز حاصل مي شود که در اين صورت ، درکنار آن امر عدمي و ادراک آن ، حصول اين کيفيت وجودي و ادراک آن نيز از ديگر عناصر سازندة درد و رنج خواهند بود؛ کما اينکه از برخي سخنان حکيم سبزواري چنين برمي آيد که در آلام حسي همچون درد ناشي از تفرق اتصال ، الم همان عدم اتصال نيست ؛ بلکه کيفيت وجودي اي ناشي از آن است که همان متعلق ادراک و موجب رنج و درد است (صدرالدين شيرازي ، ١٩٨١، ج .