چکیده:
همزیستیهای نوپدید یا همباشی، شیوهای از زندگی مشترک بدون عقد و پیوند رسمی ازدواج است و در سالهای اخیر در ایران مطرح شده و پژوهشهای پراکندهای در مورد آن صورت گرفته است. این تحقیق با هدف واکاوی رویکرد معنایی جوانان نسبت به همباشی و با روش کیفی از نوع تحلیل تماتیک انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته به صورت فردی و گروههای کانونی است. نمونهگیری هدفمند با حداکثر تنوع تا اشباع داده به تعداد 28 نفر دختر و پسر ساکن در مناطق مختلف شهر تهران بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای متنی با تکنیک کدگذاری روشهای کیفی انجام و اعتبار تحقیق با مثلث توافق کدگذاران و بر پایه رویه تحقیق برلکات مورد دقت قرار گرفت. دو رویکرد اصلی خوش بینانه و منفی نگر حاصل این واکاوی است که هر دو مبتنی بر نوعی از عقلانیت وبری است. به این معنا که افراد با رویکرد منفی نگر این پدیده را به دلیل مغایرت مذهبی، فرهنگی، قانونی، هنجاری و در نهایت غیرعقلانی بودن آن، بر اساس عقلانیت معطوف به ارزش، رد و کنش ناظر به ارزشها را برمیگزینند. دسته دوم اگرچه بر اساس دلایلی همچون بازی نقش و گریز از مواجهه با مشکلات ازدواج و احتمالاً تجربه تلخ طلاق آن را انتخابی عقلانی میدانند. منتهی عقلانیتی صوری و ناظر به جنسیت است. اما استراتژی این گروه هوشمندانه و کنش موکول به بازتولید فرهنگی پدیده و فرهنگسازی آن در جامعه است.
Emerging cohabitation or cohabitation is a way of life without marriage and formal marriage, and in recent years in Iran and scattered research has been done about it. The aim of this study was to investigate the semantic approach of young people towards companionship and is done with a qualitative method of thematic analysis. Data collection tools are semi-structured interviews with individuals and focus groups. The analysis of textual data was performed by the technique of coding qualitative methods and the validity of the research was examined in accordance with the agreement of the coders and based on the Berlakat research procedure. The two main approaches, positive and negative, are the result of this analysis, both of which are based on a kind of Weberian rationality. In other words, people with a negative approach to this phenomenon due to religious, cultural, legal, normative and ultimately irrational contradictions, based on value-oriented rationality, choose the rejection and action of values. The second group, however, considers it a rational choice for reasons such as role-playing and avoiding the problems of marriage and possibly the bitter experience of divorce. It is the culmination of a formal and gender-oriented rationality. But the strategy of this intelligent group and action depends on the cultural reproduction of the phenomenon and its culture in society.
خلاصه ماشینی:
از این رو تحقیق حاضر در پی واکاوی معنایی جوانان مورد مطالعه از هم باشی است ، با این سؤالات که نسبت به آن چه رویکردی دارند، دلایل و پیامدهای متصور آنان از این شیوه زندگی چیست و در مقابل آن چه نوع استراتژی را انتخاب میکنند؟ اکبرزاده و هاشمیان فر (١٣٩٨) در مقاله خود با عنوان «از اخلاق متعارف تا اخلاق فرا عرفی، گونه شناسی تجربه تعهد در ازدواج سفید» و در پاسخ به این سؤال که تعهد در این شیوه از همزیستی 1- Westernization 2- Berger, Berger& Kellner ٢۴ چگونه برساخته میشود، در پژوهشی کیفی از نوع داده بنیاد در افراد هم بالین شهر اصفهان نشان دادند که تعهد نه تنها مفهومی با معنای ثابت نیست ، بلکه در طی زمان و مکان و بر حسب شرایط تحول یافته و در چارچوب فضایل اخلاقی برداشت میشود.
کریمیان و زارعی (١٣٩٥) نشان دادند که در رابطه هم باشی در میان افراد مورد مطالعه ، رضایت نسبی از رابطه ، تعهد متقابل ضعیف ، کیفیت پایین رابطه ، ترس از قضاوت خانواده و جامعه ، آسیب های شخصی ، رابطه معامله گونه و نداشتن تصمیم برای ازدواج از مقولات مهم در این شیوه از زندگی است .