چکیده:
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمههای نهجالبلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد، اما از آنجا که یکی ازکاربردیترین ساختار این اسلوب، وزنهای معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیدهاست با روش توصیفی- تحلیلی، این وزنها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمة آن در دو ترجمة جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسیهای انجام شده، مشاهده شد که در ترجمة وزنهای خاصی که معدول از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شدهاند، مترجمان نتوانستهاند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب به دقت منعکس کنند. البته در برخی موارد با کمک ترکیبهای تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازهای این مبالغه بیان شود، اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزنها به نوعی ابتر باقی مانده است.
The style of exaggeration, as one of the most frequent syntactic styles, with many latent meanings, has always been the focus of translators. Examining the translation of this style in Nahj al-Balagha, which is a book mixed with eloquent expressions, is very important. On the other hand, Catford, as a theoretician in translation who has presented a precise and meticulous theory in translation, can be a good criterion and scale for analyzing the meaning of translations of Nahj al-Balagha. Be exaggerated in style. This style is used in morphological, syntactic, and rhetorical structures; but since one of the most used of this style is the modified weights of the subject noun, this research has tried to extract these weights with a descriptive-analytical method and apply them to this theory in order to determine the degree of this correspondence or lack of correspondence in reflecting the meaning of exaggeration in the word. Arabic with its translation in Shahidi and Foladvand translations should be identified as two translations that have a special place in terms of literature. After the investigations, it was observed that these translations could not accurately reflect the meaning of exaggeration in the Arabic language based on this theory and failed to reflect the meaning of exaggeration in these weights.
خلاصه ماشینی:
اين اسلوب در ساختارهاي صرفي، نحوي و بلاغي کاربرد دارد، اما از آنجا که يکي ازکاربرديترين ساختار اين اسلوب ، وزن هاي معدول از اسم فاعل هستند، اين پژوهش کوشيده است با روش توصيفي- تحليلي، اين وزن ها را استخراج و بر اين نظريه تطبيق دهد تا ميزان اين مطابقت يا عدم مطابقت در بازتاب معناي مبالغه در کلام عربي با ترجمۀ آن در دو ترجمۀ جعفر شهيدي و محمدمهدي فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبي جايگاهي ويژه دارند- مشخص شود.
چهارچوب تطبيقي پنج صيغۀ «فعال ، فعيل ، مفعال ، فعول و فعل » در ميان اسلوب مبالغۀ معدول از اسم فاعل به عنوان اوزان مشهور، استفاده شده اند، اما از آنجا که دو وزن «فعل و فعيل » در اکثر موارد مانند يکديگر عمل ميکنند و تعداد وزن «فعل » به کار رفته در نهج البلاغه کم است ، تنها به بررسي چهار وزن اول در دو ترجمۀ جعفر شهيدي و محمدمهدي فولادوند ژبسنده شده است و چند مورد از اوزان نام برده را استخراج و ترجمه هاي آن ها بررسي شد و براي جلوگيري از اطالۀ کلام ، تنها در يک شاهد مثال ، نظريۀ تغييرات صوري کتفورد و نوع اين تغييرات تحليل شد و در انتهاي پژوهش ، نتيجه گيري کلي با توجه به اين تغييرات در تمام اين چند وزن ، بيان شد.