چکیده:
این پژوهش به بررسی «ازهمگسیختگیها» به عنوان یکی از انواع شگردها و تمهیداتی میپردازد که در داستانهای کوتاه و رمانهای پسامدرنیستی تجلی مییابد. رمان «مومیایی»، یکی از آثار پستمدرن مجابی است که از نظر زبان، بیان، ساختار و تصاویر، جایگاهی ویژه دارد. در این پژوهش با تکیه بر آرای «دریدا» و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به تحلیل ساختار و محتوای کیفی رمان مومیایی و بازتاب شگردهای ازهمگسیختگی در آن پرداخته شده است، تا از این طریق پویایی منحصربهفرد و سبک خاص «مجابی»، بیشتر آشکار شود. نتیجه پژوهش نشان میدهد که مجابی در نقش هنرمندی چیرهدست، ساخت عادی کلام را شکسته و ساختی در ظاهر ازهمگسیخته، متکثر و در عین حال هنری ایجاد کرده است. او با به کار گرفتن شگردهای مختلف ازهمگسیختگی، مدلول-های جدید، اما نهچندان دور از ذهن ایجاد کرده است؛ به گونهای که خواننده هم این امکان را دارد که در تعیین این مدلولها سهیم باشد. کاربرد زبانی پیچیده و مشوش، چینش واژهها بدون ارتباطی منطقی و محتوایی در قالبهای رویاگونه و ساختارشکن، از ویژگیهای بارز این اثر است.
this study examines “disintegration” as one of the types of tricks and
arrangements that are manifested in short storied and postmodernists
novels. “mummy ” (moomiyayey)is one of mojabi’spostmodern
works that has a special place in terms of language, expression,
structure and images. in this research relying on derrida’s views and
with a descriptive-analytical approach to analyzing the structure and
qualitative content of “mummy” (moomiyayey) and reflecting
tricks the rupture is addressed in it in order to reveal further the unique
dynamics and specific style of mojabi. the result of the research
shows that mojabi, in the role of a master artist, has broken the normal
construction of words and created a seemingly disjointed, plural and at
the same time artistic structure. by using various techniques of
disintegration, he has created new, but not far-fetched, meaning ؛in
such a way that the reader has the opportunity to participate in
determining these meanings. the use of complex and confusing
language, the arrangement of words without logical and content
communication in dreamy and deconstructive formats are a featurehighlights of this effect.
خلاصه ماشینی:
com / مقدمه خوانش متن و برداشت هاي گونه گون، متعـارض و متضـاد و گـاه يکسـان از آن، دغدغـۀ دائمي صاحب نظران ادبي بوده است و هرکدام از آنها با توجه به تواناييهاي خـود تـلاش کردند کـه در ايـن زمينـه بـه زعـم خودشـان، راهکـاري مناسـب ارائـه دهنـد.
ادبيـات پست مدرن نسبت به قاعده، انسجام و منطقي که در مدرنيسم وجود داشت ، بدبين اسـت و در داستانهاي خود، ازهم گسيختگي و عدم انسجام جهـان را از طريـق تمهيـداتي بـه نمايش ميگذارد و نويسندگان پسامدرن با «به هم ريختن نظم رويدادها» و «ازهم پاشـيدن تطابق زماني و مکاني » آنها، ساختاري نامنسجم به آثارشان ميدهند، تا از اين راه، تصـنع را به گونه اي ديگر، در آثار خود ايجاد نمايند.
جواد مجابي در رمانش به استفاده از شگردهاي زمانپريشي، توجه ويـژهاي دارد و بـا وجود تعدد روايت هاي نامنسجم ، به خوبي ازهم گسيختگي را در اين اثر جلوهگـر سـاخته است .
«در رمان پسامدرن معمـولا روايتـي يـک دسـت و منسـجم وجود ندارد که خواننده، منفعلانه آن را بخواند؛ بلکه مجموعه اي از چنـد روايـت مـوازي ارائه ميشود و اين خواننده است که بايد بکوشد و راه خود را از هزارتوي ايـن روايـت هـا (يا اگر بخواهيم دقيق تر بگوييم ، پارهروايت ها) بيابـد» (پاينـده، ١٣٨٦: ٤٧).
اين رمان علاوه بر زمان روايت ، از نظر زمان وقوع رويدادها هم دچار زمان، مکان و ديگر عناصر موجود در متن نيز به آساني پيش روي خواننده به تصوير کشيده نميشـود و ميتوان خوانش هاي متعددي از آن داشت .