چکیده:
موج نو با مجموعه شعر «طرح» از احمدرضا احمدی در سال 1341 در ایران پا به عرصهی وجود گذاشت. این جریان بهطور خلاصه، عبارت بود از فراروی از سلطهی پدرسالارانهی سمبولیسم و رمانتیسم و ساختارگرایی در شعر نیمایی و گرایش بهنوعی نگرش سوررئالیستی و ساختارزدایانه به پدیدههای هستی و انسانی. تبدیل شعر به نثری ساده و روان، استفاده گسترده از قوهی تخیل، تجسم برای عینیتبخشی به واقعیتهای شعری و دستیابی به تصاویر ناب و کمیاب از مهمترین ویژگیهای شعر موج نو است. تصاویر موج نو، هیچکدام در پی اثبات چیزی نیستند؛ بلکه خود اتفاقی تازه و یگانهاند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شعر موج نو بر تصویرگری کتاب کودک در ایران، برای دستیابی به ساختار جدید تصویر و رویکرد تصویرگران در مصورسازی کتابهای کودکان است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که: جریان موج نو و مولفههای تاثیرگذار آن چه روندی بر سبک تصویرگری کتاب کودک در ایران داشته است؟ ارتباط میان متن و تصویر در تصویرگری کتابهای شعر موج نو چگونه است؟ روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف، بنیادی نظری و بر مبنای روش، از نوع توصیفیتحلیلی است که در آن از تحلیل و تطبیق در تبیین بهره گرفته میشود. جامعهی پژوهش، شامل نه داستان از آثار کودکانهی احمدرضا احمدی است که با عنوان «مجموعه رنگ عشق» تصویرسازی شده است. همچنین شیوهی تحلیل آثار کیفی است. یافتهها نشان میدهد که جریان موج نو در شعر معاصر و به تبع آن تاثیرش در ساختارشکنی در تصویرگری کتابهای کودکان بهنوعی گرایش مسلط تبدیل گشت؛ بهطوری که از دههی هشتاد به بعد شاهد ظهور هنرمندانهی آثاری هستیم که در تصاویر داستانی، مرز خیال و واقعیت برداشته شده است. همچنین تصویرگران متاثر از جریان موج نو، ورای متن، خواستار دگرگونیهایی در تصویر بوده اند.
A new Movement (Moj-e Nou) came into being in Iran in 1341 with the collection of poems "Tarh" by AhmadReza Ahmadi. This movement,was a transcendence of the patriarchal domination of symbolism and romanticism and structuralism in Nimai poetry, and a tendency towards a kind of surrealist and deconstructive view of the phenomena of existence and humanity. The transformation of poetry into a simple and fluent prose, the extensive use of imagination, visualization to give objectivity to poetic realities and the achievement of pure and rare images are the most important features of Moj-eno poetry. None of this movwment images do not seek to prove anything, but are themselves a new and unique event. The purpose of this study is to investigate the effect of this movement poetry on children's book illustration in Iran, to achieve a new image structure and illustrators' approach to children's book illustration. Accordingly, the present study seeks to answer the question: What is the trend of the new Movement and its influential components on the style of children's book illustration in Iran? What is the relationship between text and image in the illustration of New Movement poetry books? The method of the present research is descriptive-analytical. The research community includes ten stories from Ahmad Reza Ahmadi's children's poem, illustrated under the title "Rang-e Eshgh Collection". It is also a method of analyzing qualitative effects. The findings show that the flow of this movement in contemporary poetry and, consequently, its effect on deconstruction in the illustration of children's books became a dominant trend; So that from the eighties onwards, we are witnessing the artistic emergence of works that have removed the border of fantasy and reality in fictional images.
خلاصه ماشینی:
هدف از اين پژوهش بررسي تأثير شعر موج نو بر تصويرگري کتاب کودک در ايران ، براي دستيابي به ساختار جديد تصوير و رويکرد تصويرگران در مصورسازي کتاب هاي کودکان است .
يافته ها نشان ميدهد که جريان موج نو در شعر معاصر و به تبع آن تأثيرش در ساختارشکني در تصويرگري کتاب هاي کودکان به نوعي گرايش مسلط تبديل گشت ؛ به طوري که از دهه ي هشتاد به بعد شاهد ظهور هنرمندانه ي آثاري هستيم که در تصاوير داستاني، مرز خيال و واقعيت برداشته شده است .
هدف اين پژوهش بررسي تأثير شعر موج نو بر تصويرگري معاصر کتاب کودک در ايران براي دستيابي به ساختار جديد تصوير و رويکرد تصويرگران در مصورسازي کتاب هاي کودکان است .
به طور کلي قبل از جريان موج نو، هرچند تصويرگران کتاب کودک، «از فضاها و عناصر به کاررفته در نگارگري يا تکنيک و رنگ گذاري از دوره هاي مختلف مکتب ها الهام گرفته اند و با سبک هاي اروپايي تلفيق کرده اند» (فتحعلي زاده و کامراني ، ١٣٩٧: ٦٢) و مرز بين هنرها را شکسته اند و از فضاي نفاشي وارد دنياي تصويرسازي شده اند، اما شالوده شکني در ساختار تصاوير ديده نميشود؛ به طوري که بسياري از آثار تصويرگران بدون متن نيز معنادار است .
٢. مباني نظري پژوهش و جريان موج نو اما با جريان موج نو در شعر معاصر نه تنها با هذيان وارگي و بيربطي تصاوير مواجهيم ؛ بلکه تصويرگر نيز به متن وفادار نيست و «ساختارشکني در نشان دادن تصاوير روايي و خيال انگيز، در کتب تصويري کودکانه به نوعي گرايش مسلط تبديل ميشود؛ به طوري که از دهه ي چهل ، شاهد ظهور آثاري ساختارشکن و مبهم در حيطه ي تصويرسازي هستيم » (سلماسي، ١٣٩٦: ٥٤) جريان موج نو در تصويرگري کتاب کودکان تأثيرگذار بود.