چکیده:
دانش منطق با ارائه روش درست اندیشیدن، ابزار سودمندی برای دانشهای دیگر، بهویژه فلسفه اخلاق، بهشمار میآید. بسیاری از گزارههای اخلاقی، ذیل خلقیات و تادیبات صلاحیه قرار میگیرند که موضوع بحث منطق و فلسفه اخلاقاند. درنگ در چیستی خلقیات که به مصالح و مفاسد فردی صفات و رفتار اخلاقی توجه دارد و چیستی تادیبات صلاحیه که به حیثیت تربیتی و اجتماعی صفات و رفتار اخلاقی مینگرد، سبب شده است تا برخی قضایا با توجه به دو حیثیت، هم در ردیف خلقیات و هم در ردیف تادیبات صلاحیه قرار گیرند. توجه به حیثیات گوناگون قضایا به فهم بهتر جملههای اخلاقی کمک میکند، برای نمونه توجه به واقعیات موجود در قضایای یادشده میتواند برهانپذیری آنها را تبیین کند، اما از این حیث در زمره مشهورات قرار نمیگیرند و از حیث مشهوری بودن امکان کاربرد در جدل نیز دارند؛ افزونبراینکه توجه به لوازم گزارههای اخلاقی، ارتباط منطقی گزارههای حاوی ارزش را با گزارههای حاوی الزام اخلاقی تبیینپذیر خواهد کرد.
The Role of Ethos and Training Disciplines in Ethics Hossein Ahmadi
Logic as a science providing the right way of thinking is a useful instrument for other sciences, especially for ethics. Many ethical sentences fall into the category of ethos (kholghiyat) and training disciplines (tadibate salahiyah) and have discussed in both logic and ethics. Taking attention to the nature of ethos, which deal with good and vices of individual moral attributes and behavior, and the nature of disciplines, which refers to the educational and social status of moral attributes and behavior, cause some issues to be considered as ethos and also be among the disciplines. Taking attention to the different aspects of these theorems helps us to understand the reasonability of moral sentences, so that, in effect, we can explain and justify the mentioned theorems, even if they are in this respect have not been count as famous and can be used in dialectic. Further,
by paying attention to the logical implications of moral sentences, can be explained the logical connection between value-containing sentences and sentences containing moral obligation.
خلاصه ماشینی:
توجه به حیثیات گوناگون قضایا به فهم بهتر جملههای اخلاقی کمک میکند، برای نمونه توجه به واقعیات موجود در قضایای یادشده میتواند برهانپذیری آنها را تبیین کند، اما از این حیث در زمره مشهورات قرار نمیگیرند و از حیث مشهوری بودن امکان کاربرد در جدل نیز دارند؛ افزونبراینکه توجه به لوازم گزارههای اخلاقی، ارتباط منطقی گزارههای حاوی ارزش را با گزارههای حاوی الزام اخلاقی تبیینپذیر خواهد کرد.
عمده مباحثی که در علم منطق ذیل تأدیبات صلاحیه مطرح شده، «سبب شهرت» آن است و بحث درباره منشأ حکم در آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ البته برخی درباره امکان برهانپذیری قضایای اخلاقی، مانند تأدیبات صلاحیه، بحث کردهاند (مصباح یزدی، 1384الف، ج1، ص124-125).
چهار ویژگی برای تأدیبات صلاحیه بیان شده است؛ اول آنکه تأدیبات صلاحیه از سنخ مشهورات هستند؛ دوم آنکه سبب شهرت آنها، داشتن مصلحت عامه است (ساوی، 1337، ص154؛ فخر رازی، 1384، ج1، ص269؛ علامه حلی، 1412، ص401)؛ سوم آنکه بنای عقلا بر آن توافق دارند (کاتبی قزوینی، 1355، ص219)؛ چهارم آنکه تربیت و تأدیب براساس آنها صورت میگیرد (ابنسینا، 1404، ج3، ص39).
منطقدانان دستکم در چهار ویژگی بالا برای تأدیبات صلاحیه اختلافی ندارند؛ اما از نحوه بیان آنان میتوان دریافت که درباره ماهیت این تأدیبات، دستکم دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه نخست معتقد است که تأدیبات صلاحیه بیانکننده بنای عقلاست و بنای عقلا غیر از واقعیت عینی است؛ یعنی بنای عقلا براساس مصالح عامه توافق کردهاند که برای حفظ نظام بشری و بقای نوع بشر، باید موضوعهایی سزاوار ستایش یا نکوهش باشند و ضرورت یابند.