چکیده:
در نظام های حقوق کیفری، برای حرفه بازجو چهارچوب اخلاقی مقرر شده است. این پژوهش به بررسی تطبیقی اخلاق بازجو در حقوق ایران با مطالعه مبانی فقهی و اخلاقی پرداخته؛ و یک تحقیق کیفی با رویکرد تطبیقی است که از حیث اهداف کاربردی و از حیث ابزار تحقیق اسنادی و کتابخانهای است. اطلاعات جمعآوری شده شامل تجزیه و تحلیل قوانین کیفری ایران و منابع فقهی است. بر اساس یافتههای تحقیق در حقوق ایران، بازجو مانند بسیاری از مشاغل و حرفه ها دارای قوانین اخلاقی است؛ در صورت تخلف از قوانین اخلاقی علاوه بر نقض دادرسی عادلانه و عدم احترام به کرامت انسانی، سبب عذاب وجدان بازجو می شود و دارای ضمانت اجرای مادی و اجتماعی است. برآیند اخلاق بازجو، دادرسی عادلانه و رعایت کرامت انسانی متهم است. عدم رعایت ارزش های اخلاقی برای بازجو مجازات اخروی و در حقوق ایران گاهی کیفر و در مواردی جبران خسارات به متهم به همراه دارد.
There is an ethical framework for the profession of an investigator in criminal justice systems. Present adaptation has focused on the comparative investigation of interrogator's ethics in Iranian law by studying jurisprudence and ethics foundations, and it is a qualitative research with a comparative approach, which is in terms of practical goals and in terms of documentary and library research tools.The collected information includes the analysis of Iranian criminal laws and jurisprudence sources.According to the research findings in Iranian law, the interrogator, like many jobs and professions, has ethical rules; In case of violation of moral laws, in addition to violation of fair proceedings and lack of respect for human dignity, it causes torment of the interrogator's conscience and has a guarantee of material and social enforcement. The result of the interrogator's ethics is a fair trial and respecting the human dignity of the accused. Non-observance of moral values for the interrogator leads to otherworldly punishment, and in Iranian law, sometimes punishment and in some cases compensation to the accused.
خلاصه ماشینی:
(جعفري لنگرودي، ۱۴۰۰: ۷۹۵/۲) چنان که ملاحظه ميشـود، اگرچـه بـازجو داراي معناي عامي است هم تحقيق به وسيله مقامات قضايي را شامل ميشود و هم تحقيـق توسط مأموران انتظامي [دادگستري] (اداره پليس نظامي آمريکـا، ۱۳۸۰: ۹۳) را در بـر ميگيرد، اما امروزه در عرف از بازجو معناي مأمور تحقيـق ضـابطان بـه ذهـن تبـادر ميکند و در مقررات نيز بر آن صحه گذاشته شده ، مؤيد اين ادعا کاربرد بـازجويي در کلانتري بيان شده و برخي از نويسندگان بيـان داشـته انـد: «بـازجو بايـد از ضـابطان دادگستري باشد»؛ (نجفي توانا و سعادت مهر، ۱۳۹۸: ۶۳-۷۴) و نيـک روشـن اسـت که در مراجع انتظامي و امنيتي و نظامي بازجويي مطابق قانون به وسيله ضابطان انجـام ميشود.
همان طور که گفته شد، بازجو بايد داراي ويژگيهاي اخلاقي شغلي و حرفه اي باشد، و چون در منابع فقهي مقام تعقيب و مقام تحقيق و رسيدگي واحدند و در اسلام طرفين دعوا مستقيما به قاضي رجوع ميکردند و فصل خصومت و صدور حکم به وسيله قاضي صورت ميگرفت ، اما امروزه علاوه بر قاضي، دادسرا در معيت دادگاه قرار دارد و بخشي از تحقيقات مقدماتي مراجع قضايي، به نيابت از مقام قضايي و به وسيله ضابطان دادگستري انجام ميشود، از اين رو در مباحث فقهي براي بازجو به صفات فردي قاضي استناد ميشود قانون آيين دادرسي کيفري در مـاده ۱، بـه تعيـين وظـايف و اختيـارات مقامـات قضائي و ضابطان دادگستري و رعايت حقوق متهم ، ...