چکیده:
تفسیر متون حدیثی و یکی از شیوه های آن؛ تأویل، روشی از فهم حدیث است؛ اما از آنجا که فهم تأویل، محدودپذیر نیست؛ آموزش آن از پیامبر به دیگران منتقل گردیده است وشیخ صدوق نیزدر داده های خویش فراوان و به تنوع در گونههای تأویل بدان پرداخته است. بنابراین، این نوشتار با عنوان «تبیین گونههای تأویل در فهم متون حدیثی در حوزۀ مباحث اعتقادی از نگاه شیخ صدوق» به منظور آشنایی با روش وی و فهم بیشترمتون روایی تنظیم گردیده است. دراین روند، شیخ صدوق در تأویل روایات در قالب گزاره های اخباری و انشایی به گونه های متعدد آن توجه داشته است: نظیر تفسیر، تطبیق، کلید واژه: صدوق، تأویل اصولی، تطبیق ، بطن، مجاز.تأویل اصولی، تأویل باطنی، مجاز و کنایه که چگونگی این تأویلات در تطبیق، عبارتند از: مفهوم عام بر عام، مفهوم عام بر خاص، مطلق بر مقید، تجرید معنا و جری. وی درتأویل اصولی نیز به متشابهاتی نظیر صفات پروردگار، عوالم غیبی عنایت داشته است.
Interpretation of hadith texts and one of its methods; Interpretation is a way of understanding a hadith; But since the understanding of interpretation is not limited; Its teaching has been transmitted from the Prophet to others, and Sheikh Saduq has also dealt with it abundantly in his data and in various forms of interpretation. Therefore, this article is entitled "Explaining the types of interpretation in understanding hadith texts in the field of doctrinal issues from the point of view of Sheikh Saduq" in order to get acquainted with his method and to understand more narrative texts. In this process, Sheikh Saduq in interpreting narrations in the form of news and compositional propositions has paid attention to its various forms: such as interpretation, adaptation, principled interpretation, esoteric interpretation, permission and irony, how these interpretations are applied are: general concept On the general, the general concept on the specific, the absolute on the constrained, the abstraction of meaning and Jerry. In the principled interpretation, he has also considered similarities such as the attributes of God, the unseen worlds.
خلاصه ماشینی:
دراین روند، شیخ صدوق در تأویل روایات در قالب گزاره های اخباری و انشایی به گونه های متعدد آن توجه داشته است : نظیر تفسیر، تطبیق ، تأویل اصولی، تأویل باطنی، مجاز و کنایه که چگونگی این تأویلات در تطبیق ، عبارتند از: مفهوم عام بر عام ، مفهوم عام بر خاص ، مطلق بر مقید، تجرید معنا و جری.
در تاریخ اسلامی در معرفی جریان های گوناگون فکری و افراد دارای مواضعی خاص ، به عنوان مؤمن و متقی، اختلافات بسیاری وجود دارد و دربارة این مفاهیم در حوزة تفسیر بسیار میتوان سخن گفت ؛ اما وقتی نوبت به تأویل و تطبیق میرسد، اینکه مصداق دقیق و واقعی این ها چه هستند، دشوار است .
چون در موارد قابل توجهی انطباق عام بر فرد رخ میدهد و در برابر الفاظ عام ، فرد خاصی معرفی میشود؛ لذا در این انطباق ها گاهی مفهوم کلی، صرفاً یک مصداق خارجی دارد و گاهی باوجود داشتن مصداق های بسیار، باز هم یک فرد معرفی میگردد؛ در چنین مواردی از باب ذکر مصداق کامل آن مفهوم کلی و عام است (مظفر، اصول الفقه ، ص ٧٤)در حقیقت ، چنین تأویلی اشاره به یک الگوی تمام عیار در مورد کلمۀ مورد استفاده است ؛ برای مثال در روایت : «لا إِلهَ إَِّلا الَّلهُ حصنی فمن دخل حصنی أمن [من ] عذابی »،٤ امام خود را شروط این امنیت میداند: «بشروطها و أنا من شروطها» (صدوق ، ١٤٠٠، ص ٢٣٥) .