چکیده:
قضا و قدر از مبادی فعل خدا و از مسائل اساسی الهیات قرآن است. تبیین صحیح قضا و قدر الهی و نقش انسان در جهان و سرنوشت خود اهمیت به سزایی در اندیشه و کُنش توحیدی دارد. هدف این پژوهش، بررسی چیستی قضا و قدر خدا در آفرینش و نقش انسان در جهان و سرنوشت خویش است. طرح مسئله قضا و قدر خدا و سرنوشت انسان، ضرورت بازتحلیل رابطه خدا، جهان و انسان را می نماید. رویکرد این مطالعه، بازخوانی نگاه قرآن در مسأله است. روش این تحقیق، عقلی ـ نقلی است که بر شیوه تحلیل مستندات سامان یافته است. براساس یافته این پژوهش، قضا و قدر از مبادی فعل خداست که فاعلیت خدا را بر مدار نظام اسباب تفسیر میکند. بر پایه این تفسیر، خداوند علت موجبه همه پدیدههاست و تشخُّص وجودی آفریدهها از مسیر علل تعیّنبخش، تقدیر خداوند است. نتیجه این پژوهش اثبات میکند که قضا و قدر خدا در منظومه معرفتی قرآن منافاتی با نقش انسان در جهان و اراده او در سرنوشت خود ندارد، بلکه آفرینش الهی بر مدار نظام قانونمند سببیـ مسببی، موجب پیدایش هر پدیده از راه علت مناسب خویش است. بر این اساس، اراده انسان نیز جزء اخیر علت تامه فعل ارادی انسان و مصداقی از قضا و قدر خداوند است.
Determination of destinies is an act of God and a basic issue discussed in the Qur’an. The clarification of this subject and how man plays a role in this regard can shape up man’s ideology and direct his acts. This study is conducted to answer two questions; “what is destiny as set by God?” and “what is man’s role in determining his fate?”. This kind of investigation calls for an analysis of the relationships among God, the world and man. The approach adopted for the research is the one by which the Qur’an deals with the subject. Also, the method of the study is based on ration and narration practiced through the analysis of documentary sources. As the results show, setting destinies is an act of God carried out within a framework of ways and means. According to this view, God is the creator of all the phenomena in the universe, and the entity as well as the identity of everything is already predestined by Him. It is shown in the research that God’s predestination of affairs as depicted in the Qur’an is not in contrast with man’s role in the world and his will and power to determine his own fate. Indeed, the creation is based on a system of causes and effects according to which any phenomenon is created or comes to being through a certain route or by certain means. By virtue of this relationship, man’s will is an instance of God-predestined entities that are not embodied unless required actions are done.
خلاصه ماشینی:
نتيجه اين پژوهش اثبات ميکند که قضا و قدر خدا در منظومه معرفتي قرآن منافاتي با نقش انسان در جهان و اراده او در سرنوشت خود ندارد، بلکه آفرينش الهي بر مدار نظام قانونمند سببيـ مسببي، موجب پيدايش هر پديده از راه علت مناسب خويش است .
مسأله قضا و قدر در آثار کلامي و تفسيري معتزله و اشاعره و پيروان ايشان و سپس ، در آثار فيلسوفان اسلامي، به ويژه ، صدرالمتألهين در سفر سوم اسفار در ذات و صفات و افعال الهي، علامه طباطبايي در آثار فلسفي «نهاية الحکمة » و «اصول فلسفه » ج ۵ و آثار کلامي (مجموعه رسائل ) و تفسير «الميزان » ج ۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۱۱و ۱۵، امام خميني در کتاب «طلب و اراده » و نيز، در مباحث کلامي پيرامون عدل (فصل ۴)، استاد مطهري در مجموعه آثار، ج ۱ در «عدل الهي و انسان و سرنوشت »، ج ۶ «اصول فلسفه و روش رئاليسم »، ج ۸ «درس هاي الهيات و نجات و اشارات »، ج ۲۳ در «تأثير دعا در سرنوشت انسان » و ج ۲۹ «انسان شناسي قرآن »، استاد مصباح در «آموزش عقائد» ج ۱-۲ و «معارف قرآن » ج ۱-۳، استاد حسن زاده آملي در «خير الأثر در رد جبر و قدر»، استاد جعفرسبحاني در کتاب «القضاء و القدر علي ضوء الکتاب و السنة و العقل » معطوف نظر بوده است و آثار فوق هر يک با روش خاص و از زاويه خاصي مسأله را بررسي کرده اند.