چکیده:
روانشاسان جنایی تعاریف متعددی را از قتل سریالی ارائه کردهاند. قتل سریالی یکی از انواع قتلهای متعدد (قتلهایی با چند قربانی) محسوب میشود و عبارتند از: قتل عمدی سه یا چند نفر، توسط شخص یا اشخاص واحد با انگیزههای شخصی، طی وقایع و دفعات جداگانه. بر اساس تعریف ارایه شده، از یک طرف قتل سریالی از دیگر قتلهای متعدد (قتل دسته جمعی و قتل تفریحی) متمایز میشود و از طرف دیگر تعداد حداقلی قربانیان، انگیزه و زمان به عنوان عناصر تشکیل دهنده قتل سریالی شناخته میشوند. مهمترین عامل شناخته شدهای که تاثیر بسزایی بر روی افراد داشته و به مرور زمان خالق قاتل سریالی میشود، مسائل حاکم در دوران کودکی و محیط ناسالم خانواده جانیان است. هر چند علل یا عوامل واقعی هنوز مشخص نیست، با وجود این یافتههای دقیق تجربی و علمی فراوانی پدیدار شده که روند علت شناسی، بزهکار شناسی و بزه دیده شناسی این پدیده را هموار کرده است. اطلاعات این پژوهش برگرفته از منابعی همانند نظریات علمی و تجربی و از همه مهمتر مصاحبههای صورت گرفته با عاملین این پدیده است. این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی و مطالعه میدانی قاتلین سریالی و با تکیه بر شواهد علمی و کاربردی از لحاظ آموزههای روانشناسی جنایی؛ کالبد این پدیده را شکافته، معنا و مفهوم و در نهایت علت آن پدیدار شده است.
خلاصه ماشینی:
از نظر حقوق کيفري ميتوان قتل سـريالي را از سـه جهـت مـورد بررسـي قرار داد : اول ، اين که عنوان مجرمانه قاتلي که بـه نحـو سـريالي مرتکـب قتـل هـاي عمـدي متعدد شده است چيست و آيا از نظر ارکان تشکيل دهنده جـرم ، مسـتقل و متفـاوت از قتـل عمد واحد است ؟ دوم ، مسئوليت کيفري قاتل سريالي ، به ويژه از حيث امکان يا عدم امکان اسـتفاده وي از دفاع جنـون و يا بيمـاري رواني-کـه عمدتا از بيمـاران رواني دسته روان رنجوري (نوروز) هستند - وجود دارد؟ سوم ، سياست کيفري اتخاذ شده و به طور کلي نظـام کيفر دهي در قبال قاتلان سريالي بـه چـه کيفيتـي اسـت .
مسئله نخست ، به عنوان مجرمانه قتل سريالي بر ميگردد؛ آيا قتل سريالي در حقوق کيفري جرمي مستقل است ؟ مسئله دوم ، به مسئوليت کيفري مي پردازد ؛ که اولا با توجه به اين که غالب قاتلان سريالي بيمار رواني محسوب مي شوند، به لحاظ حقوق کيفري مي توان آنها را فاقد مسئوليت دانست ، يا حداقل مسئوليت تام نسبت به آنان در نظر نگرفت و کيفر مخفي را اعمال کرد ؟ و در نهايت ، بايد به اين مطلب پرداخت که سياست کيفري کشورها در مواجه با قاتل سريالي به چه نحو بوده است ؟ جرم از آنجا که قتل سريالي مفهومي حقوقي صرف نيست ، بلکه مفهوم روانشناختي آن برجستگي دارد، از اين رو نظام هاي کيفري در قوانين کيفري خود، جرم انگاري مستقلي را از آن به عمل نياورده اند ؛ بلکه واکنش نظام کيفري در قبال قتل سريالي در قالب جرم قتل عمد است که در کشورهايي که قتل عمد درجه بندي شده است ، از نوع درجه نخست و از دسته جرائم خشونت آميز و مشدد محسوب مي شود.