چکیده:
تعریف علوم انسانی و مبانی نظری و معرفتی خاصی که این علوم بر آنها مبتنی هستند، از مهمترین موضوعات پژوهش نزد محققان است. مسئلة پژوهش حاضر، این است که اگر بنا باشد علوم انسانی با رویکرد اسلامی تولید شوند، بر کدام مبانی معرفتشناختی ابتنا دارند، این مبانی دارای چه مختصاتی هستند، و چگونه در فرآیند تولید این علوم اثر میگذارند. دستاوردهای حاصل از پژوهش حاضر عبارتند از: 1. مهمترین مبانی معرفتشناختیِ علوم انسانی در رویکرد اسلامی عبارتند از: «واقعگرایی»، «مطابقتگرایی»، «مبناگرایی»، «یقینگرایی» و «عقلگرایی»؛ 2. این پنج مبنا، دارای خصوصیت «شبکه»ای هستند، بدین معنا که از یکدیگر منتج میشوند و بر هم اثر میگذارند یا به تعبیری، دارای ربط منطقی و متعامل هستند؛ و 3. با اشراب این مبانی در علوم انسانی، نیز با نظرداشت «ابزارها و مراتب معرفت» به ویژه معارف عقلی و شهودی، همینطور با بهرهگیری از «منابع معرفت» بهویژه متون دینی و «مواجهه تفکر اسلامی با تکثرگرایی و نسبیگرایی معرفتی»، نظرگاههای متفاوتی در علوم انسانی - به نسبتِ دیدگاههای غربی- به وجود خواهند آمد که بر اساس آنها میتوان در لایههای مختلفی از تولید علوم انسانی سخن گفت. پژوهش حاضر، درصدد ارائة تعریفی جدید از علوم انسانی و تبیین مبانی و مختصات معرفتشناختی این علوم، با روش عقلی- فلسفی است.
The definition of humanities and the specific theoretical and epistemic principles on which these sciences are based, are among the most important topics for the researchers. The issue of the present study is that if the humanities are to be produced by an Islamic approach, on what epistemological principles are they based, what are the characteristics of these principles, and how do they affect the production process of these sciences. The achievements of the present study are: 1. the most important epistemological principles of humanities in the Islamic approach are: "realism", "theory of correspondence", "foundationalism", "certainness" and "rationalism"; 2. these five principles have a network characteristic, meaning that these principles derive from each other and affect each other, or in other words, they have a logical and interactive relationship; 3. as a result of generalizing these principles in the humanities, also with regard to "instruments and levels of knowledge", especially reason and rational perception, as well as intuitive perception and esoteric findings, as well as "sources of knowledge" especially religious texts, and "encounter of Islamic thought with epistemological pluralism and relativism", different views will be formed in the humanities compared to Western views, and based on this, we can speak in different layers of the production of humanities in Islamic approach. The present study seeks to provide a new definition of the humanities and explain the epistemological principles and characteristics of these sciences using a rational-philosophical method.
خلاصه ماشینی:
مسئلۀ پژوهش حاضر، اين است کـه اگـر بنـا باشـد علـوم انسـاني بـا رويکرد اسلامي توليد شوند، بر کدام مباني معرفت شناختي ابتنـا دارنـد، ايـن مبـاني داراي چـه مختصـاتي هستند، و چگونه در فرآيند توليد اين علوم اثر ميگذارند.
با اشراب اين مباني در علـوم انسـاني، نيـز بـا نظرداشـت «ابزارهـا و مراتـب معرفت » به ويژه معارف عقلي و شهودي، همينطور با بهرهگيري از «منابع معرفت » بـه ويـژه متـون دينـي و «مواجهه تفکر اسلامي با تکثرگرايي و نسبيگرايي معرفتي»، نظرگـاههـاي متفـاوتي در علـوم انسـاني - بـه نسبتِ ديدگاههاي غربي- به وجود خواهند آمد که بر اساس آنها ميتوان در لايه هاي مختلفي از توليد علـوم انساني سخن گفت .
طرح مسئله پژوهش فلسفي در باب ماهيت و مختصات «علوم انساني »١ و علوم مـرتبط بـدان ٢، بـه مثابـه دانش هايي که به ابعاد غيرزيست شناختيِ انسان ميپردازند، موضوعي است که از ديرباز ذهن برخي فلاسفه غربي و اسلامي را به خود مشغول داشته ، به ويژه در دوران جديد و معاصر، در کانون توجه بسياري از پژوهشگران در خارج و داخل کشور قرار گرفته است .
مسئلۀ پژوهش حاضر، تبيين چيستي و مختصاتِ مباني معرفت شناختي خاصـي کـه بـر اساس آنها ميتوان به توليد علوم انساني با رويکرد اسلامي پرداخت و نيز ترسـيم چگـونگي 1.
وجه مبنابودنِ پنج مبناي فوق در توليد علوم انساني با رويکرد اسلامي از اين جهت است که – آنگونه که پيش تر اشاره شد- هرگونه دانش (انساني يا غيرانسـاني)، قسـمي معرفـت است ؛ پس با هر مبنايي که بتوان به معرفت شناسي پرداخت ، ميتوان به دانش هاي مختلـف نيز پرداخت .