چکیده:
شیر دادن به نوزاد توسط دایه در عصرهای گذشته رواج داشته است، به گونهای که مادر نوزاد به دلایلی مانند: ناتوانی، مرض جسمی، فوت، امکان شیر دادن به نوزاد از سوی او امکان پذیر نبوده است. در چنین مواقعی دایههایی وجود داشتهاند که خواهان شیردادن به نوزاد میشدند. حال بعضا از روی فقر و گاه از روی فخر و کسب عزّت این کار را انجام میدادهاند. در مواردی شیردادن با مشکلاتی همراه میشده است. برای مثال، گاه دایه به دلیل سهل انگاری موجب مرگ نوزاد میشده است؛ مانند این که موقع خواب روی نوزاد قرار گرفته، یا نوزاد از دست او رها شده، یا در درمان و مواظبت از نوزاد دقت به عمل نیاورده است، و در نتیجه منجر به مرگ نوزاد میشده است. البتّه در تمام این موارد، دایه تقصیر و عمد نداشته، بلکه نگهداری نوزاد با سهل انگاری و کوتاهی همراه بوده است. در این فرض و اینکه مسوولیّت دیه این نوزاد با چه کسی است، بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. عدهای از فقها در چنین فرضی دایه را مستقیما مسوول پرداخت دیه دانستهاند و دلیل قول خود را استناد چنین جنایتی به دایه دانستهاند که حسب مورد جنایت عمد یا شبهعمد تلقی شده است. در مقابل، برخی فقهای دیگر، عاقله ی دایه را ضامن دانسته و مسوول پرداخت دیه میدانستهاند و ادلّهای نظیر: خطای محض بودن چنین جنایتی و ضعف روایات وارده را مطرح کردهاند. دستهی سوّم از فقها که مشهور هستند در چنین فرضی بر خلاف نظریات قبل، قائل به تفصیل شدهاند؛ یعنی اگر دایه به خاطر فقر خواهان شیردادن به نوزاد بوده است، در صورت اتفاق چنین جنایتی، عاقله او باید دیه را بپردازند، اما اگر به خاطر فخر و عزّت به نوزاد شیر داده است، شخصا باید دیه را بپردازد. این دسته از فقها نیز برای مدعای خود ادلّهای را از جمله تصریح روایات کتب اربعه و ضعف نظریات قبل مطرح کردهاند. در نوشتار ذیل ضمن بررسی به هر یک از اقوال و ادلّه مطرح شده، قول به تفصیل مورد پذیرش واقع گردیده است.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد قول این دسته از فقها مبنی بر پرداخت دیه توسط دایه، بدین جهت باشد که چون دایه خود مباشرتاً با انجام فعلی باعث تلف نوزاد شده است و این جنایت او حَسَب مورد، عمد یا شبهعمد تلقی میشود و مرگ نوزاد هم مستند به او میباشد، لذا دیه نیز باید از مال خودِ او داده شود و این شیر دادن او، حال چه به جهت فخر و یا چه به جهت فقر تأثیری در پرداخت یا عدم پرداخت دیه نخواهد داشت.
دلیل های بیان شده در تفصیل در مسأله فوت نوزاد به دلیل سهل انگاری دایه دستهی دیگری از فقها معتقدند در جایی که دایهای در خواب و از روی عدم قصد و اراده، باعث مرگ نوزادی شود، اگر شیردادن دایه به نوزاد، از روی فخر و کسب عزّت بوده، دایه شخصاً باید عهدهدار پرداخت دیه به اولیای دم او شود، اما اگر از روی فقر و تنگدستی و کسب درآمد، خواهان شیردادن به نوزاد بوده است، در صورت تلف او، عاقله دایه باید دیه را به اولیای دم نوزاد پرداخت کنند.
دلیل دوّم بیان شده در تفصیل در مسأله فوت نوزاد در سهل انگاری دایه فقهای دستهی اول که معتقدند دیه نوزاد در این فرض، مطلقاً باید توسط عاقله دایه پرداخت شود، نه خودِ دایه، از جمله دلایلی که برای اثبات مدعای خود و بالتبع اشکال به ادلّهی دیگر مطرح کرده بودند، این بود که روایات فقهائی که قائل به تفصیل در این فرض شده اند، از جمله روایت محمّد بن مسلم، ضعیف السند است و نمیتوان به آنها برای اثبات مدعا تمسک کرد؛ چنانچه فقهائی مانند فاضل هندی و شهید ثانی در کتب خود به این مطلب تصریح کردهاند.