چکیده:
این پژوهش با هدف تحلیل مسیر ذهنآگاهی و مقابله مذهبی با بهزیستی روانی دانشجویان در دوران قرنطینه همهگیری ویروس کرونا به واسطه نقش امیدواری و عاطفه مثبت انجام گردید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر است. نمونه آماری شامل 210 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399، به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه بهزیستی روانی Ryff, 1989))، مقیاس ذهنآگاهی) Walach et al, 2006)، پرسشنامه مقابله مذهبی Pargament, Feuille & Burdzy, 2011))، مقیاس امیدواریSchneider, 1991)) و مقیاس عاطفه مثبت/ منفی Watson, Clark & Tellegen, 1988)) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از شاخصهای توصیفی و روش تحلیل مسیر تحلیل گردید. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم متغیرهای پیشبین ذهنآگاهی، مقابله مذهبی مثبت و مقابله مذهبی منفی بر متغیر ملاک امیدواری و متغیر عاطفه مثبت معنادار است (05/0p<). همچنین اثرات غیرمستقیم عاطفه مثبت، ذهنآگاهی، مقابله مذهبی منفی، و مقابله مذهبی مثبت به ترتیب بر بهزیستی روانی افراد دارند (01/0p<). بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت امیدواری و عاطفه مثبت در ارتباط میان ذهنآگاهی و مقابله مذهبی با بهزیستی روانی دانشجویان نقش تعدیلکنندگی دارند و یافتههای پژوهش، دارای تلویحات کاربردی برای روانشناسان بالینی و سلامت میباشد.
The aim of this study was to analyze the effect of mindfulness and religious coping on students' well-being during the quarantine period of the Coronavirus epidemic by mediating hope and positive affect. The research method is descriptive correlation and path analysis. Statistical samples included 210 students of Islamic Azad University, Rasht Branch, were selected by available sampling method in the second semester of the academic year 2020-2021. They completed the Well-Being Questionnaire (Ryff, 1989), Mindfulness Scale (Walach et al, 2006), Religious Coping Questionnairethe (Pargament, Feuille & Burdzy, 2011), Hope Scale (Schneider, 1991), and Positive / Negative Emotion Scale (Watson, Clark & Tellegen, 1988). Data were analyzed using descriptive indicators and path analysis methods. The results showed that the direct effects of predictors of mindfulness, positive religious coping and negative religious coping on hope and positive emotion were significant (p <0.05). Also, the indirect effects of positive emotion, mindfulness, negative religious coping, and positive religious coping have on the well-being of individuals, respectively (p <0.01). Based on the findings, it can be concluded that hope and positive emotion have a moderating role in the relationship between mindfulness and religious coping with well-being in students, and the research findings have practical implications for clinical and health psychologists.
خلاصه ماشینی:
نمونه آماری شامل 210 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399، به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه بهزیستی روانی Ryff, 1989))، مقیاس ذهنآگاهی) Walach et al, 2006)، پرسشنامه مقابله مذهبی Pargament, Feuille & Burdzy, 2011))، مقیاس امیدواریSchneider, 1991)) و مقیاس عاطفه مثبت/ منفی Watson, Clark & Tellegen, 1988)) را تکمیل کردند.
Ph. D Assistant Professor, Department of Psychology, Rasht Branch, Islamic Azad University, Rasht, Iran Abstract The aim of this study was to analyze the effect of mindfulness and religious coping on students' well-being during the quarantine period of the Coronavirus epidemic by mediating hope and positive affect.
با توجه به نتایج پژوهشهای مطرح شده مبنی بر ارتباط ذهنآگاهی و مقابله مذهبی با بهزیستی روانی، و نیز ارتباط امیدواری و عاطفه مثبت/منفی با بهزیستی روانی و نیز با توجه به اینکه سازههای مطرح شده در حوزه روانشناسی مثبتنگر بوده و توانایی مقابله افراد با شرایط استرسزا را کاهش میدهند و به افزایش بهزیستی روانی منجر میشوند، مدلی مفهومی پژوهش در خصوص بهزیستی روانی دانشجویان تدوین گردید که در شکل 1 ترسیم شده است.
این پژوهش با هدف اثر ذهنآگاهی و مقابله مذهبی بر بهزیستی روانی دانشجویان در دوران قرنطینه همهگیری ویروس کرونا با میانجیگری امیدواری و عاطفه مثبت انجام گردید.
نتایج اثرات غیرمستقیم متغیرهای پیشبین ذهنآگاهی، و مقابله مذهبی منفی به واسطه امیدواری و عاطفه مثبت بر متغیر ملاک بهزیستی روانی معنادار بود که این یافته همسو با نتایج پژوهشKarbalayi et al (2021)، Jahandar & Alipour (2021)، Shabani & Khalatbari (2019)، McIntosh et al (2021)،Astuti et al(2021)، Voci, Veneziani, & Fuochi (2019)، Pagnini, Bercovitz, & Phillip, (2018) است.