چکیده:
تور پسر جهانگیر، معروف به تبردار، یکی از پهلوانان متون پهلوانی عامیانۀ ایران است. از آنجا که داستانهای جهانگیر پدر تور قدمت چندانی ندارد، روایتهای مربوط به فرزندش تور هم متأخّر و محصول ذهن داستانگزاران و نقّالان چند سدۀ گذشته است. اگرچه سرگذشت تور بن جهانگیر در متون منظوم پهلوانی با تفصیل آمده امّا در طومارهای نقّالی داستانهای او مختصر است و اغلب در جنگهای هفتلشکر از او یاد میشود. با اینحال در برخی متون، سلسله روایات تور تا دورۀ جنگهای کینخواهی بهمن و آذربرزین نیز ادامه مییابد. دربارۀ آغاز پیدایش تور بن جهانگیر تا پهلوانیهای او، منظومۀ مستقلی باقی مانده که تا به امروز از دید پژوهشگران پنهان مانده است. در این مقاله نخست به بررسی روایات تور بن جهانگیر در متون پهلوانی ایران میپردازیم، سپس «داستان تور بن جهانگیر» را معرّفی و برخی ویژگیهای آن بررسی میکنیم.
Tur, son of Jahangir, known as Tabardar, is one of the heroes in the folkloric Persian pahlavani texts. Since the stories of Jahangir, father of Tur, are not very old, the accounts about his sons are naturally of recent time, concocted by storytellers and raconteurs of the recent centuries. Although the life-story of Tur b. Jahangir has been extensively recounted in versified heroic texts, his stories in narrative scrolls are scant, often mentioned in the Haft Lashkr’s wars. Nonetheless, accounts of Tur continue in certain texts up to the time of the battles revenging Bahman and Azarbarzin. Of the beginning of Tur b. Jahangir up until his heroic deeds there has remained a separate versified text overlooked so far by scholars.In this article we will first address the accounts of Tur b. Jahangir in Iran’s heroic texts. We will then introduce “The Story of Tur b. Jahangir” and examine some of its features.
خلاصه ماشینی:
اگرچه سرگذشت تور بن جهانگیر در متون منظوم پهلوانی با تفصیل آمده امّا در طومارهای نقّالی داستانهای او مختصر است و اغلب در جنگهای هفتلشکر از او یاد میشود.
بر پایۀ جهانگیرنامه، جهانگیر در نبرد با دیوی کشته شد و از او فرزندی باقی نماند، امّا بعدها نقّالان این شیوۀ روایت را نپسندیدند و بخش پایانی داستان را انداختند و داستانهای جهانگیر را ادامه دادند و حتّی در اغلب طومارها، فرزندی به نام تور را نیز به او نسبت دادند.
بر بنیاد متون پهلوانیِ تاکنون شناخته شده، داستانهای تور در برزونامۀ جدید، زرّینقبانامه، کوه دماوند و داستان تور بن جهانگیر مفصّل آمده امّا هنگامی که طومارهای نقّالی را بررسی میکنیم میبینیم که داستانهای این قهرمان مختصر است.
آمدن واژۀ «غرین» در ابیات زیر از داستان تور بن جهانگیر که احتمالاً به معنای «غرّان» (آیدنلو، 1392: 60) است، اگرچه در برخی دستنویسهای قرنهای هشتم و نهم شاهنامه هم دیده میشود (فردوسی، 1386: 3/312، پاورقی8)، امّا بهکارگیری آن در متون منظوم پهلوانی سدۀ دهم به بعد بسیار متداول است: درآمد بدین سان به میدان کین یکی نعره زد همچو شیر غرین (داستان تور بن جهانگیر: 153پ) به نامردی این نابکار لعین بمرد آن جهانگیر شیر غرین (همان: 163پ) 2.
ساختار روایی داستان اگرچه کهنالگوی داستانِ تور بن جهانگیر نیز مانند دیگر نبردهای پدر و پسر در متون پهلوانی ایران، در اصل داستان رستم و سهراب است، امّا بیتردید ساختار آن تقلیدی آشکار از بخشی از برزونامۀ جدید است.
این منظومه نیز مانند شماری دیگری از متون پهلوانی مفصّل آن عهد، به تقلید از برزونامۀ جدید پدید آمده است.