چکیده:
رئالیسم جادویی، شیوه نوینی در حوزه ادبیات داستانی است که نویسنده در آن وهم و خیال را با رخدادهای واقعی چنان ماهرانه در هم میآمیزد که شخصیتهای واقعی و فراواقعی برای خواننده طبیعی و باورپذیر جلوه کند. ازجمله رمانهای رئالیسم جادویی میتوان به رمان الرجع البعید فواد تکرلی نویسنده معاصر عراق و طوبا و معنای شب اثر شهرنوش پارسیپور رماننویس معاصر ایرانی اشاره کرد.. الرجع البعید به وقایع خونین عراق سال 1962م میپردازد که با کودتای ضد سلطنتی ارتش و پایان رژیم پادشاهی همراه بوده است. رمان پارسی پور هم با اوج انقلاب مشروطه در ایران و حوادث بعد از آن تا انقلاب بهمن 57 همزمان میباشد. ازآنجاکه این رمانها محصول فضای پر از خفقان عراق و ایران است، نویسندگان آنها با تلفیق واقعیت با خیال و حذف مرز میان آنها سبک رئالیسم جادویی را برای بیان دیدگاه خود برگزیدهاند؛ لذا هدف پژوهش حاضر آن است که به روش توصیفی - تحلیلی مولفههای رئالیسم جادویی را در این رمانها استخراج و دلیل کاربرد آنها را مورد بررسی قرار دهد تا ضمن معرفی دو اثر مهم ادبیات داستانی عراق و ایران، شگردهای این نویسندگان در تلفیق عناصر خیالی با واقعیتهای خارجی جهت تبیین و انتقال اهداف و اندیشههای خاصشان کشف و معرفی شوند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تکرلی و پارسیپور در این رمانها با کمک مولفههای رئالیسم جادویی، در کنار قوه خیال خود و نگاه واقع گرایانه، واقعیت اجتماعی عصر و جامعه خویش را نشان دادند و با این تلفیق، دغدغههایشان را برای خواننده به شکلی هنرمندانه به تصویر کشیدهاند و در عین حال این مسائل و واقعیتها در آثارشان بسیار عادی و طبیعی جلوه میکنند و بینیاز از هرگونه تفسیر و تحلیل هستند.
Magic realism is referred to a new type of fiction erasure in which the writer skillfully mixes elements such as illusion and imagination with real events, so that the unreal character will resemble the real and natural ones for the readers. Alrajaolbaeed, written by Foad Takarli, and Tuba and the Meaning of Night, written by Shahrnoush Parsipour, the Iranian contemporary novelist, are two examples of magic realism works. Since these novels are the productions of the fearful ambiance between Iraq and Iran, their writers have mixed the reality with imagination and eliminated the border in between, choosing magic realism to express their attitude. Thus, the present study borrowed an analytical-descriptive method to scrutinize the magic components in these novels. It aimed to introduce two prominent works of fiction literature of Iraq and Iran. The skill and techniques used in these novels represented concepts and purposes by combining the imaginary components with the outside realities. The finding of this research indicate that Takarli and Parsipur have used the components of magic realism in these novels along with their imaginative power and realistic outlook to illustrated the social realities of their society. Through this passion, they have skillfully illustrated their concerns for the reader and presented these events naturally and simply.
خلاصه ماشینی:
136 زمان اين دوگانگي حل مي شود: «ميخواستم حس کنم هيچ رابطه و پيوندي يا هيچ مسئوليتي در قبال کسي ندارم من بدون شغل ، خانواده ، فرزند، خانه چه جوري هستم ؟»(همان : ١١٣) طوبا شخصيت اصلي داستان پارسي پور نيز نمود دردها و رنج هاي مختلف زنان جامعه ايراني است که نويسنده از همان ابتداي رمان با به تصوير کشيدن موضوع خواستگاري حاجي محمود ٥٢ ساله از طوباست و ازدواج با او نوعي تعارض از نوع اختلاف بين سنت و مدرنيته را آغاز مي کند و اين تعارض به اشکال مختلف تا زمان پيري هميشه با توجه به شرايطي که طوبا در آن قرار مي گيرد، ادامه مييابد.
در رمان تکرلي تعارض دروني منيره به عنوان شخصيت اصلي داستان درست از زماني آغاز مي شود که به او تجاوز ميشود و در آن لحظه بين مرگ و زندگي، زندگي را انتخاب کرده و سعي مي کند اين تعارض دروني را در درون خود با ازدواج با مدحت حل کند و تکرلي در کنار تعارضات دروني شخصيت اصلي به تعارضات دروني ديگر شخصيت هاي داستان نيز به طور گسترده پرداخته است ، ولي پارسيپور برخلاف تکرلي، تعارضات دروني طوبا، شخصيت اصلي داستان ، را از همان ابتداي رمان به تصوير ميکشد و در طول رمان توصيف اين تعارضات را ادامه مي دهد و به تعارضات دروني ديگر شخصيت هاي داستان توجه چنداني ندارد.