چکیده:
این مطالعه با هدف واکاوی مسائل توسعۀ دانشبنیان، با تأکید بر نوآوری در ایران، انجام شده است. بهمنظور شناسایی روابط علی و معلولی مسائل و ریشهها، از طریق نظر اجماعی گروه کانونی، از فنون استخوان ماهی، پنج چرا، تحلیل مضمون و ماتریس تحلیل اثرات متقابل مسائل و ریشهها در ایران استفادهشده است و پس از شناسایی میزان اهمیت مسائل و ریشهها، اولویتبندی آنها انجام گردید.نتایج مؤید آن است که مسئولیتپذیری پایین دستگاههای اجرایی متولی در توسعۀ فناوری و نوآوری، سنتی بودن زنجیرۀ کارآفرینی و ضعف بسترهای کسبوکار در حوزۀ دانشبنیان، بیشترین اثرگذاری را روی مسائل دانشبنیانی دارد. علاوهبراین، نبودِ شایستهسالاری، ناکارآمدی مدیریتی، انتفاع برخی مسئولان در حفظ وضع موجود، و ضعف در آموزشهای پایه، بیشترین اثرگذاری را بر ریشههای مسائل دانشبنیانی داشته است و بهعنوان علتالعلل ریشههای مسائل توسعۀ دانش بنیان در ایران با تأکید بر نوآوری شناسایی شدند. نتایج مؤید آن است که مسئولیتپذیری پایین دستگاههای اجرایی متولی در توسعه فناوری و نوآوری در کشور، سنتی بودن زنجیره کارآفرینی و ضعف بسترهای کسبوکار در حوزه دانشبنیانی به عنوان بیشترین عامل اثرگذار بر روی مسائل دانشبنیانی است. علاوه بر این، عدم شایستهسالاری، ناکارآمدی مدیریتی، انتفاع برخی مسئولان در حفظ وضع موجود، و ضعف در آموزشهای پایه بیشترین اثرگذاری را بر ریشههای مسائل دانشبنیانی داشته است و به عنوان علت العلل ریشههای مسائل توسعه دانش بنیان در ایران با تأکید بر نوآوری شناسایی شدند.
This study was conducted with the aim of investigating the problems of the knowledge-based economy in Iran, with an emphasis on innovation. In order to identify causal relationships of problems and roots, focus group consensus building, fish bone technique, five whys, thematic analysis, and cross-impact analysis matrix of problems and roots, have been used. Also, the identified problems and their roots are prioritized. The results confirm that the low accountability of executive bodies in charge of technology and innovation development, the traditional entrepreneurial chain, and the weakness of business platforms in the field of the knowledge-based economy are of great importance in knowledge-based problems. Moreover, lack of meritocracy, managerial inefficiency, taking advantage of some officials in maintaining the status quo, and weakness in basic education have had the most important effects on knowledge-based problems and have been recognized as the essential causes of problems in the knowledge-based economy.
خلاصه ماشینی:
درواقع ، دانش به عنوان مهـم تـرين ابـزار تعيين کنندة قدرت رقابت ، در عرصه هاي مختلف اقتصاديـ اجتماعي، از اهميت بـالايي برخوردار است و برخي از کشورها، به نقش اين عامل در فراهم آوري رشد فزاينده واقف شده اند و راهبردهاي توسعۀ خود را با تکيه بر آن تدوين نموده اند و به طـور فزاينـده اي، تلاش مينمايند که اقتصادي مبتني بر دانـش را بنـا نماينـد؛ چراکـه کسـب وکارهـاي ايجادشده و گسترش يافته براساس نوآوري هاي فناورانه ، پتانسيل رشد سـريعي دارنـد و به ايجاد فرصت هاي شغلي متعـدد در اقتصـاد محلـي منتهـي مـيشـوند و بقـاي ايـن کسب وکارها، به تلاش هاي آنها بـراي تجـاري سـازي دانـش وابسـته اسـت .
اگرچه موضوع دانش بنياني، پس از آن که تحريم هاي بين المللـي در سـال ١٣٨٥ به تدريج سخت تر شد و تحريم فروش نفـت شـدت يافـت ، در اولويـت بيشـتري قـرار گرفت ، اما براساس اخرين گزارش شاخص جهاني نوآوري (٢٠٢٢)، ايـران بـا ٧ رتبـه ارتقا، نسبت به سال ٢٠٢١، در جايگاه ٥٣ جهان ، جايگاه دوم منطقۀ آسياي مرکـزي و جنوبي و جايگاه سوم کشورهاي داراي درآمد متوسط به پايين قرار گرفتـه اسـت و براي دومين سال متوالي، در سطح توسعۀ خود از نظر نوآوري، بـالاتر از حـد انتظـار عمل کرده است ؛ اما در خاورميانه ، کشور ايـران ، پـس از کشـورهاي امـارات ، ترکيـه ، هند، عربستان سعودي و قطر، در ردة ششم کشورهاي منطقه قرار دارد.