چکیده:
مجازات های سالب حیات، در قصاص نفس، اعدام حدی و تعزیری اجرا می شوند. در برخی موارد پس از اجرای مجازات و تایید مرگ مجرم به وسیله پزشک قانونی، نشانه های حیات در مجرم پدیدار می شود که حاکی از بقاء حیات اوست. اکنون سوال این است که آیا می توان دومرتبه مجازات را اجرا نمود یا خیر ؟ پژوهش حاضر با روش تحلیل متن و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای واسنادی، در صدد پاسخ به این مسئله است. مشهور فقهای امامیه و به تبع آنها ماده 438 قانون مجازات اسلامی، حق قصاص نفس را برای ولیّ دم محفوظ می دانند از دیدگاه نگارنده ولیّ دم حق قصاص مجدد دارد دلیل این امر آیات، تصریح و تعمیم روایات می باشد. اما در تمام موارد اعدام تعزیری با توجه به نبود مستندات معتبر برای اصل و تجدید این نوع اعدام، اجرای مجدد آن جایز نیست و در اعدام حدی فقط در فرض ثبوت جرم بوسیله اقرار و اجرای صحیح مجازات و کشیدن درد آن، تجدید مجازات جایز نیست.
There are three kinds of death Punishments in Islamic law: Retaliation, Hadd or death ascertained execution and Tazir or not- ascertained death execution. Sometime after execution and death ratification by the physician, there appear the signs of life in the offender. The question to which this study, an analytic one is going to answer is that whether it is permissible for the judges to execute the offender in this case or not. The Islamic criminal Law of Iran following the majority of Imami jurists accepts the view that the family of the victim have the right to ask the execution of the offender due to the concept of some verses of the holy Quran and some narrations. The outcome of this study is that in the case of the retaliation it is trough but The outcome of this study is that in the case of the retaliation, it is trough but in the case of Hadd or death, ascertained execution it is not permitted when the offence is proved by his assertion, and the offender suffers the enforcement of the punishment. And Finally in the case of not- ascertained death execution it is not permitted at all due to the lack of proofs.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر در پي پاسخ به اين سوال است که اگر فرد محکوم به مرگ _به عنوان قصاص يا حد يا تعزير_ پس از اجراي مجازات و تاييد مرگ، زنده بماند آيا از ديدگاه فقه و حقوق امکان اجراي مجدد مجازات سالب حيات وجود دارد يا بايد حکم را اجرا شده قلمداد کرده و اجراي مجدد آن جايز نيست ؟ ٢-پيشينه تحقيق و نوآوري هاي پژوهش موضوع اجراي مجدد مجازات سلب حيات از دير باز در لابلاي مباحث فقهي در کلمات قدما و متاخرين فقهاي اماميه به چشم مي خورد ولکن به طور مستقل و تطبيقي مورد ارزيابي دقيق قرار نگرفته است .
نقد و بررسي: از ديدگاه نگارنده بر اساس قاعده اوليه ، از آنجا که در اجراي پيشين ، مسماي قصاص نفس که همان مردن و خروج روح از بدن است (عاملي ترحيني، ١٤٢٧، ج٩،ص٤٤٣)محقق نشده، قطعا حق قصاص نفس باقي است و از سوي ديگر نسبت به آسيب هاي وارده، در صورتي که ولي دم متعمدانه اقدام به قصاص ناقص نکرده باشد، هيچ ضمانتي ندارد ولو از شيوه غير مجاز استفاده کرده باشد.
٤-٢-٣- قول دوم:تفصيل در حدود: برخي علما معتقدند اجراي مجدد سلب حيات در حدود جايز است مگر در سنگسار که بايد در آن، تفصيل داد بدين بيان که اگر زنا به وسيله بينه ثابت شده باشد و مجرم از گودال فرار کند و زنده بماند، بايد دومرتبه حکم اجرا شود دليل اين امر روايت حسين بن خالد، اجماع و استصحاب بقاء حد مي باشد.