چکیده:
جهل در معنای ناآگاهی و بیخبری، از مفاهیم کمتکرار اما بسیار مهم در حقوق جزای ایران است. قانونگذار تعریف دقیقی از جهل ارائه نکرده و در ماده 155 قانون مجازات اسلامی معنای جهل به نحوی نامعین به کار رفته، چنانکه جهل به حکم را عذر شرعی شمرده است. در مادۀ 217 نیز یکی از شرایط اجرای حد، آگاهی مجرم از حرمت رفتار ارتکابی خود است. بنابراین باید معنای جهل را در فقه به دست آورد، چراکه مفاهیم بنیادین حقوق اسلامی ایران از فقه و اصول فقه شیعه دوازدهامامی سرچشمه میگیرند. این پژوهش با بررسی تاریخچۀ بحث از جهل به حکم در دو علم اصول فقه و فقه، درصدد یافتن پاسخی برای تعریف جهل در حقوق جزای اسلامی ایران، بهویژه مادۀ 155 قانون مجازات اسلامی در موضوع جهل به حکم به لحاظ شرعی است. خلاصۀ پژوهش این است که از نظر شرع در صورتی که جاهل قاصر یا مقصر غیرملتفت باشد، جهل او عذر شرعی محسوب میشود و رافع مجازات است. در غیر این صورت ادعای ناآگاهی وی پذیرفته نخواهد شد.
Ignorance is one of the less frequent but very important concepts in Iranian criminal law. The legislator did not provide a precise definition of ignorance, and in Article 155 of the Islamic Penal Code, the meaning of ignorance is used in an indefinite manner, as it considered ignorance of the ruling as a legitimate excuse. In Article 217, one of the conditions for the implementation of the limit is the awareness of the criminal about the sanctity of his behavior. Therefore, the meaning of ignorance should be obtained in jurisprudence, because the fundamental concepts of Iranian Islamic law originate from jurisprudence and the principles of Twelver Imam Shia jurisprudence. By examining the history of the debate from ignorance to judgment in the two sciences of jurisprudence and jurisprudence, this research seeks to find an answer to the definition of ignorance in the Islamic penal law of Iran, especially Article 155 of the Islamic Penal Code on the issue of ignorance to judgment from a Sharia point of view. The summary of the research is that according to Sharia, if the ignorant person is incapable or the guilty party is not complicit, his ignorance is considered as an excuse in Sharia and is punishable. Otherwise, his claim of ignorance will not be accepted.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با بررسي تاريخچۀ بحث از جهل به حکم در دو علم اصول فقه و فقه ، درصدد يـافتن پاسـخي براي تعريف جهل در حقوق جزاي اسلامي ايران ، به ويژه مادة ١٥٥ قانون مجازات اسلامي در موضـوع جهـل بـه حکم به لحاظ شرعي است .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز همين مهم در قوانين مدني و کيفري برجا ماند؛ تـا ايـن کـه در سـال ١٣٩٢ و در قانون مجازات بازنگريشده ، عبارتي در مادة ١٥٥ ذکر شده که با مقايسۀ آن بـا مـواد ٢١٧ و ٢١٨، اين پرسش به ذهن ميرسد که آيا براي ادعاي جهل استثنايي آمده ؟ مادة ١٥٥ قانون مجازات مصوب ١٣٩٢ ميگويد: «جهل به حکم ، مانع از مجازات مرتکـب نيسـت مگـر اين که تحصيل علم عادتا براي وي ممکن نباشد يا جهل به حکم شرعا عذر محسوب شود».
فحواي مادة فوق الذکر اين است که بايد امکان پذيرش نيز براي قاضي احراز شود و اگر قاضي به ايـن نتيجـه رسـيد کـه مـدعي جهالـت در شرايطي ميزيسته که از دستورات قانوني باخبر بوده ، به ادعاي او اعتنا نميکند ٧- ادلۀ معذوريت جاهل به حکم و نقد آن ها عذربودن جهل به حکم در فقه اسلامي ريشه در قاعدة قبح عقاب بلا بيان و حـديث رفـع دارد و مطـابق آن دو، جاهل به تکليف براي ترک تکليف مجازات نمي شود.
ميتوان گفت حکم به مجازات جاهل نيز يکي از همين احکام شرعي است که رفع شده .