چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطۀ بین بهزیستی اجتماعی و زیستپذیری شهری انجام شده است. اصطلاح زیستپذیری به درجۀ تأمین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت افراد آن جامعه اشاره دارد. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعۀ آماری تحقیق، کلیۀ شهروندان 18 ساله و بالاتر ساکن شهر ایلام تعریف شده است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه با استفاده از شیوۀ نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای متناسب با حجم انتخاب شد. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا با میانگین کل 833/0 و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ به میزان 828/0 برای متغیر زیستپذیری شهری و 75/0 برای متغیر بهزیستی اجتماعی محقق گردید. در تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج و یافتههای تحقیق حاکی از این است که میانگین رضایت از زیستپذیری اقتصادی 10/49، میانگین رضایت از زیستپذیری اجتماعی 00/55 و میانگین رضایت از زیستپذیری زیستمحیطی 66/32 بوده است و همۀ فرضیههای تحقیق به غیر از فرضیۀ رابطۀ بین مشارکت اجتماعی و رضایت از زیستپذیری زیستمحیطی تأیید شدهاند.
The present article is "Explaining the relationship between social welfare and urban livability". The term livability refers to the degree to which a society meets its needs based on the needs and capacities of its people. The research method used was the survey method and the data collection tool was a questionnaire with an interview. The statistical population of the study is all citizens aged 18 and over living in Ilam city and based on Cochran's formula, 383 people were selected as the sample size and using a multi-stage cluster method appropriate to the volume. The validity of the questionnaire was achieved through content validity with a total mean (0.833) and the reliability of the tool through Cronbach's alpha (0.828) for the urban viability variable and (0.75) for the social welfare variable. Pearson correlation coefficient and multivariate regression analysis were used in data analysis. The results and findings of the study indicate that the average satisfaction with economic viability (49.10), the average satisfaction with social viability (55.00) and the average satisfaction with environmental viability (32.66). All research hypotheses except the hypothesis of the relationship between social participation and satisfaction with environmental viability have been confirmed.
خلاصه ماشینی:
ايـن شـهر بـه علـت قـرار گرفتـن در مرکـز اسـتان ، واقـع بـودن در ميـان بلوط هـاي زاگـرس ، برخـورداري از فضاهـاي سـبز طبيعـي ، داشـتن امنيـت اجتماعـي پايـدار در سـايۀ ظرفيـت بـالاي بـزرگان ، برخـورداري از خيابان هــاي امــن ، پاييــن بــودن ميــزان آســيب هاي اجتماعــي و داشــتن آثــار تاريخـي و فرهنگـي بـا قدمـت فـراوان ، کـه باعـث بـالا بـردن حـس تعلـق بـه مـکان و برخـورداري از هويـت محلـي مي شـود، قابـل سـکونت و زيسـت پذيري / دورة بيستم و سوم شمارة ٧٤ و٧٥؛ بهار و تابستان ١٤٠١ بــوده اســت .
محصــور بــودن در ميــان کوه هــا، ســوداگري و کمبــود زميــن و فرســوده بــودن بخش هايــي از بافــت شــهري ، امــکان توســعۀ بهينــه و مطلــوب فضاهــاي شــهري و توســعۀ نــاوگان حمــل و نقــل عمومــي در شــهر را کاهــش داده و بســياري از ويژگي هــاي مثبــت و ســازندة آن بــه تدريــج از دسـت رفتـه اسـت کـه از ايـن ميـان مي تـوان بـه کاهـش زيسـت پذيري اشـاره کــرد؛ زيــرا ايــن امــر، محصــول تــوازن ، تعــادل و عملکــرد مطلــوب و مناســب سيســتم ها و ابعــاد مختلــف اجتماعــي ، اقتصــادي ، کالبــدي ، محيطــي ، مديريتــي و تاريخــي يــک شــهر اســت کــه شــرايط مطلــوب و مناســب زيســت ســاکنان آن را فراهـم مـي آورد و هـر زمـان شـهر از ايـن تعـادل و تـوازن فاصلـه بگيـرد، دچــار آســيب مي شــود و زيســت پذيري آن در ابعــاد و زمينه هــاي گوناگــون در / دورة بيستم و سوم شمارة ٧٤ و٧٥؛ بهار و تابستان ١٤٠١ معــرض خطــر و تهديــد قــرار مي گيــرد.