چکیده:
زمینه: میگرن درد مزمن، پیچیده و چندبعدی است که از عوامل زیستشناسی، روانشناختی و اجتماعی ریشه میگیرد و بار اقتصادی سنگینی بر بیماران، سیستم بهداشت جهانی و جامعه تحمیل میکند، تحقیقات زیادی بر اثربخش بودن درمان شناختی - رفتاری و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهنآگاهی بر سردردهای میگرنی انجام شده است. اما در زمینه تاثیر روانشناختی این درمان ها بر پریشانی روانشناختی و مقایسه آن ها در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقانی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون سه گروهی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب مشهد در نیمه اول سال (1399) بود. پس از مشخص شدن شرایط ورود و خروج از پژوهش و اجرای اولیه پیشآزمون تعداد 45 نفر واجد شرایط انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس افسردگی - اضطراب - استرس (لاویبوند و لاویبوند، 1998) استفاده شد. دادهها از طریق کواریانس چند متغییره و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: بر اساس نتایج حاصل، هر دو روش مداخلاتی شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (0/05> P) و شناختی - رفتاری (0/05> P) بهطور معناداری موجب کاهش سطح پریشانی روانشناختی در بیماران گردیدند، اما میزان تاثیر مداخله شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش پریشانی روانشناختی بیشتر بود. میانگین هر سه متغیر افسردگی (0/001> P)، اضطراب (0/001> P) و استرس (0/01> P) در گروه درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به دو گروه دیگر پایینتر است؛ و همچنین میانگین افسردگی (0/001> P)، اضطراب (0/02> P) و استرس (0/001> P) در گروه درمان شناختی - رفتاری بهطور معناداری پایینتر از گروه گواه است. بنابراین، اگرچه هر دو مداخله درمان شناختی - رفتاری و درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش معنادار افسردگی، اضطراب و استرس مبتلایان به سردرد میگرنی شدهاند، اما درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بهطور معناداری از درمان شناختی - رفتاری اثربخشتر بوده و بهطور معناداری عملکرد موفقتری در کاهش ابعاد پریشانی روانشناختی داشته است. نتیجهگیری: روش درمانی شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهنآگاهی تاثیر بیشتری بر پریشانی روانشناختی در بیماران مبتلا به میگرن دارد؛ بنابراین توصیه میشود از این روش بهعنوان درمان مکمل استفاده شود.
Background: Pain as a multifaceted phenomenon is associated with great psychological, social and physical suffering and reduces the performance of the individual in society. Among these, Migraine headaches are one of the most common types of pain and the main reason for seeing a doctor.
Aims: There has been a lot of research on the efficacy of cognitive-behavioral therapy and mindfulness-based cognitive-behavioral therapy on migraine headaches with the experience of psychological distress. However, there is a research gap in the field of the psychological effect of these treatments on psychological distress and their comparison in the statistical population of this research.
Methods: The present study is quasi-experimental with a three-group pretest-posttest design. The statistical population included all patients with migraine headaches referred to the Neurology Clinic of Mashhad in the first half of 2020. After determining the inclusion and exclusion criteria in the research and the initial pre-test, 45 eligible individuals were selected and randomly assigned to three groups (two experimental groups and one control group). In order to do this, data collection from the Depression-Anxiety-Stress Scale (Lovibond & Lovibond, 1998) questionnaires was used. Data were analyzed by variance and Bonferroni post hoc test.
Results: According to the results, both cognitive-behavioral therapy (p
Conclusion: Mindfulness-based cognitive-behavioral therapy has a greater effect on psychological distress in patients with migraine; Therefore, it is recommended to use this method as a complementary treatment.