چکیده:
هدف، بررسی مبانی انسان شناختی علامه حسن زاده آملی واصول تربیت اجتماعی منتج از آن با استفاده از الگوی فرانکنا است. در این روش، با ترکیب گزاره های توصیفی مبانی انسان شناختی و گزاره های تجویزی ناظر به هدف تربیت اجتماعی، می توان به گزاره های تجویزی مربوط به اصول تربیت اجتماعی دست یافت. نتایج نشان داد مبانی عمده انسان شناختی علامه عبارتند از: اصالت فردواجتماع؛ وجود تفاوتهای فردی درعین برابری انسانها؛ قدرت اندیشه ورزی درانسان؛ گرایش نوعدوستی ومهربانی درانسان؛ فطرت عدالتخواهی درانسان؛ آزادی، اراده و اختیار درانسان. براساس مبانی فوق، اصول تربیت اجتماعی شامل: «باید به تأثیر متقابل فردو اجتماع بریکدیگر توجه شود»؛ «باید به تفاوتهای فردی توجه شود»؛ «باید قوای عقلانی انسان پرورش یابد»؛ «باید جامعه عقلانی انسانی ایجاد شود»؛ «باید به تأثیر متقابل علم وعمل توجه شود»؛ «باید با فطرت نوعدوستی و مهربانی بامردم رفتارشود»؛ «باید به دیگران احترام گذاشته واز آنها قدردانی نمود»؛ «باید بایکدیگر تعاون وهمکاری نمود»؛ «باید باارحام، صله داشت»؛ «باید عدالت طلب بود وبا ظلم وستم مبارزه نمود»؛ «باید درزندگی اعتدال داشت»؛ «باید انسان آزاده پرورش داد»؛ «باید مسئولیت پذیر بود»؛ «باید به عدم طفره(تدریجی بودن) درتربیت اجتماعی توجه نمود» می باشد.
The aim is to study the anthropological foundations of Allameh Hassanzadeh Amoli and the principles of social education resulting from it using the Franken model. In this method, by combining descriptive propositions of anthropological principles and prescriptive propositions related to the purpose of social education, prescriptive propositions related to the principles of social education can be achieved. The results showed that the main anthropological foundations of Allameh are: the originality of the individual and society; Existence of individual differences in the equality of human beings; The power of thinking in man; Tendency to altruism and kindness in human beings; The nature of justice in man; Freedom, will and authority in man. Based on the above principles, the principles of social education include: "We must pay attention to the interaction of Fordo community with each other"; "Individual differences must be taken into account"; "Man's intellectual powers must be nurtured"; "A rational human society must be created"; "The interaction between science and practice must be taken into account"; "People should be treated with the nature of altruism and kindness"; "Others should be respected and appreciated"; "We must cooperate with each other"; "Must be reconciled with mercy"; "We must seek justice and fight against oppression"; "There must be moderation in life"; "A free man must be raised"; "You have to be responsible"; "It is necessary to pay attention to the lack of evasion (being gradual) in social education.
خلاصه ماشینی:
با در نظر گرفتن موارد مطروحه در فوق ، بايد گفت ، با بررسي هايي که در بين ستارگان تابناک علم و فرهنگ و دانش اين سرزمين ، در زمينه هاي مختلف فلسفه ، عرفان و دين ، انجام شد کسي به جامعيت علامه که در هر سه زمينه فلسفي، عرفاني، ديني و حتي علمي سرآمد دوران عصر ما باشد و در زمان حاضر در قيد حيات باشند پيدا نشد؛ دليل بر مدعا، نظر استاد ايشان علامه شعراني ، مقـام معظم رهبري آيت الله خامنه اي (مدظله العالي ) که در بزرگداشت مقام علمي ايشـان فرمـوده انـد: «استادي کسي همچون حضرت آقاي حسن زاده آملي که ميـان مراتـب عاليـه علمـي و مقامـات و فتوحات معنوي و روحي جمع کرده اند براي هر مؤسسه علمـي و دانشـگاهي و حـوزه اي مغتـنم و موجب افتخار است » (رمضاني ، ١٣٧٤).
نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ٢٧٩ در جمع بندي از اين بخش بايد گفت رويکرد علامه حسن زاده آملـي بـه انسـان ، از نظـر نـوع نگرش ، کلان و کل نگر مي باشـد و از لحـاظ روش ، رويکـرد اصـلي ايشـان فلسـفي اسـت ولـي از رويکردهاي عرفاني و ديني نيز به عنوان تکميل و تأييدکننده رويکرد فلسفي بهره مي گيرد.
اصول تربيت اجتماعي براساس ديدگاه انسان شناختي علامه حسن زاده آملي کدامند؟ اصل از نظر دکتر هوشيار عبارتند از: «تکيه گاه هاي نظري است که از عوامل موجود در حيـات استخراج شده و هم آن را به عنوان ملاک عمل بايد در نظر گرفت » (شريعتمداري، ١٣٨٧: ٩) و از نظر شريعتمداري: «مفاهيم ، نظريه ها و قواعد نسـبتا کلـي کـه در بيشـتر مـوارد صـادق اسـت و بايـد راهنماي مربيان ، معلمان ، مديران ، اولياء فرهنگ و والدين دانش آموزان در کليه اعمال تربيتي باشد» (همان : ٨١).