چکیده:
بیان مسئله: در سنت پژوهشهای بینارشتهای معماری و علوم انسانی از دهة 80 میلادی به این سو، رابطه و همکنش انسان و فضا، اغلب در گسترة علوم رفتاری مطالعه شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از حوزة علوم شناختی، این همکنش انسان و فضا مبتنیبر جنبههای شناختی، ذهن و حافظه در تجربة فضایی مطالعه شده است تا نشان دهد رویدادپذیری فضا در کنار مولفههای دیگر، به حافظة بخشی و شناختی انسان وابسته است.
هدف پژوهش: مقصود این مقاله، تعیین نسبت کیفی نقش حافظة بخشی در رویدادپذیری فضاهای بزرگمقیاس از طریق مقایسة نظامهای فضایی و نشانههای نمادین و تصویری است.
روش پژوهش: این جستار با بهرهگیری از روشهای کیفی، توصیفی و عملنگر، از طریق پیمایش و نگاشت رفتار در فضا، تلاش میکند تا رویدادپذیری در فضا را به ثبت فضا در حافظة فعال پیوند زند. برداشتها بهصورت میدانی، از طریق مشاهدة مستقیم و تفسیر دادهها برای نگاشت رویدادهای فضایی در دو راسته از بازار بزرگ تهران انجام شده است.
نتیجهگیری: دستاورد این پژوهش نشانمیدهد که دو نظام فضایی و نشانهای، سهمگذاری و اثرگذاری متفاوتی در حافظة فعال و رویدادپذیری فضا دارند. نظام فضایی بهصورت درونزا، مستقیم، بیواسطه و از طریق ادراک و تجربة فضایی، زمینة رویدادپذیری را پیش میبرد؛ و نظام نشانهایی از طریق ثبت و بازخوانی، بهصورت غیرمستقیم و با واسطه، تشخیص اجزای فضایی با اثرگذاری در حافظة بخشی انسان را فراهم میکند.
خلاصه ماشینی:
مسئلۀ این پژوهش به این شکل، صورتبندی و طرح میشود که چگونه نظام فضایی و نظام نشانهای اثر معماری منجربه ثبت روایت و برساختن رویداد در فضا میشود؟ برای دست یافتن به نتایج روشن، متمایز و بارز، فضاهای بزرگمقیاس که حافظۀ بخشی در یادآوری آن نقش مهمتری دارد برای آزمودن پژوهش انتخاب شده است.
نگاهی دقیق به پیشینۀ پژوهش نشان میدهد که رابطۀ حافظۀ بخشی انسان و رویدادپذیری فضا متغیرهای اصلی مطالعات پیشین نبودهاند و همچنین نظام فضایی و نظام نشانهای بهعنوان متغیرهایی که فضای معماری را توامان پایش میکنند مطرح نشده است.
این نظام نشانهای برای شناسایی، تمیز و تشخیص موضوعات مختلف و قطعات فضایی (Wang, Liang, Duarte & Zhang, 2019) بهکار میرود، و فضای دشوار و ناشناخته به کمک نشانههای نمادین و نمادها قابل شناسایی (Unger, 2011) میشوند، و امکان جهتیابی و مسیریابی (Werner, Schindler, 2004) فراهم میشود.
نقش حافظۀ بخشی در تبیین تجربهپذیری، رویدادپذیری و زیستن در فضا، ظرفیت شناختی فضا (Oberauer, Wilhelm, Wittman & Martin Sub , 2002) و (Perner, Kloo & Gomik , 2007) را شکل میدهد، بهگونهای که تجربیات بخشهای مختلف را بازسازی میکند و برنامهها و تجربیات جدید را جایگزین (Clayton, Salwiczek & Dickinson , 2007) میکند.
Lang 6 Discourse 7 Cognitive Sciences 8 Spatial Studies 9 Spatial Research 10 Spatial Computation 11 Episodic Memory 12 Cognitive Architecture 13 Thigmotaxis 14 Priori Form 15 Spatial Thinking تفکر فضایی پیش از شکلگیری زبان تکامل یافته است، این تفکر با حرکت، کنش و عمل در هستی همراه است.