چکیده:
هدف: با پیدایش رویکردهای نوین در مدیریت دانش، ضرورت بکارگیری ابزارهای نوین در مدیریت دانش سازمانها بهروشنی احساس میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی مفهومی سیستم مدیریت دانش 2/0 در سازمان حج و زیارت با استفاده از روششناسی سیستمهای نرم است.
طرح پژوهش/ روششناسی/ رویکرد: نوع پژوهش اکتشافی و روش گردآوری اطلاعات، مطالعات میدانی، مصاحبه، پرسشنامههای تشریحی و تحلیلی است که برای اجرای مراحل هفتگانه روششناسی سیستمهای نرم گردآوری شده است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان ارشد معاونتهای سازمان حج و زیارت هستند که با ساختار سازمان و موضوع مدیریت دانش و فناوریهای اطلاعاتی آشنایی کامل دارند.
یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش مولفههای اصلی سیستم مدیریت دانش2/0 شامل همکاری، تشریک مساعی، پیوند، گفتگو، آموزش، مشوقهای انگیزشی، ثبات مدیریتی، قطعیت سیستم و تشویق و تنبیه است. از میان مولفههای نهگانه، مهمترین مولفه در سازمان همکاری است که باید در میان کارکنان و همه بخشهای سازمان گسترش یابد. لازمۀ گسترش همکاری، حمایت مدیریت ارشد از نگرش همکارانه در سازمان است.
پیشنهادهای اجرایی: گسترش فعالیت مشارکتی و ترویج حس اتمسفری در سازمان، به طوری که کارکنان سازمان را از خود بدانند و دریابند که نظرشان در پیشرفت سازمان اثرگذار است. همچنین، ایجاد کردن توازن میان مباحث مادی، همفکری و هماندیشی در سازمان.
Purpose: With the emergence of new approaches in knowledge management, the need to use new tools in the knowledge management of organizations is imperative. The main purpose of this research is to design a conceptual model of knowledge management system 2.0 in Hajj and Pilgrimage Organization applying the methodology of soft systems.
Methodology: The type of this research was exploratory and the data collection methods included field study, interviews, as well as descriptive and analytical questionnaires. Data collected through these methods were used to implement the seven steps of soft systems methodology. The statistical population was composed of managers and senior experts of Hajj and Pilgrimage Organization, who had full knowledge of the structure of the organization and the subjects of knowledge management and information technologies.
Findings: Based on the research findings, the main components of knowledge management system 2.0 consist of cooperation, collaboration, connection, dialogue, training, motivational incentives, managerial stability, system certainty and encouragement/punishment. Among these nine components, the most important one in the organization is cooperation, which should be expanded among employees, and all units of the organization. The enhancement of cooperation calls for supporting cooperative attitude in the organization by senior management.
Implications: It is suggested that participatory activity and a sense of atmosphere be expanded in the organization so that employees may know that their views affect the development of the organization. It is also suggested that balance be made among materialistic issues, like-mindedness and unison in the organization.
خلاصه ماشینی:
این امر به شکل گیری جوامع دانش پایه منجر میشود که به ایجاد همرسانی و کاربرد دانش برای )Lin & Huang, 2008( رونق و بهبود کسب و کار مردم میپردازند از نظر کوبتا و همکاران (۲۰۰۸) مدیریت دانش در یافتن انتخاب سازماندهی انتشار و انتقال اطلاعات و تخصصهای مهم به سازمان کمک میکند که برای حل مسئله یادگیری پویا برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری لازم است مدیریت دانش سنتی کاستی هایی دارد که نتوانسته آن طور که باید نیاز سازمان را در همه ابعاد براورد از آنجا که مدیریت دانش سنتی بر پایه چهار مفهوم فرهنگ فرایند فناوری و محتوا قرار دارد برخی از مدیران دانشی تاکید دارند که این چهار مفهوم محدودیتهایی دارد و مدیریت دانش اثر گذار نمیتواند بدون تغییرات رفتاری )Davenport & Prusak )1998( فرهنگی و سازمانی انجام شود آنها معتقدند اگر سازمانی بیش از سه بار روی پروژه مدیریت دانش سرمایه گذاری کند، پروژه مدیریت دانش نخواهد بود و تبدیل به یک پروژه فناوری اطلاعات خواهد شد.
World Wide Web. بودن، اجتماعی بودن و دائماً در حال تغییر بودن و آینده پژوهی بهره برده است و بر پایه ابزارهایی )Ribiere & Tuggle )2010( است که در ایجاد ارتباط میان افراد در فضای مجازی تلاش دارد چنین فناوری هایی از جمله نرم افزارهای شبکه سازی اجتماعی فرومهای وب پایه و یکی ها و بلاگ ها با عنوان فناوریهای وب ۲٫۰ شناخته شده که به تغییر روشهای همرسانی دانش منجر )Dave & Koskela )2009( شده است مدیریت دانش و وب ۲٫۰ به اندازه زیادی در ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با هم هستند (2009 ,Levy) این ارتباط از آن روست که روند جدید مدیریت دانش و اصول وب ۲٫۰ به ویژه اصول اجتماعی در یک راستا قرار دارند بنابراین با اجرای اصول وب ۲٫۰ در مدیریت دانش با سبک جدیدی در مدیریت دانش روبه رو میشویم که میتوان آن را مدیریت دانش ۲٫۰ نام نهاد (2012 ,.