چکیده:
اختلال یادگیری از جمله مهم ترین مباحث در روانشناسی تربیتی است که نیازمند مداخله زود هنگام است تا از اثرات مخرب آن پیشگیری شود. کودکان دارای اختلال یادگیری با مشکلات هیجانی بیشتر از همسالان خود دست به گریبان هستند. پژوهش حاضر به منظور ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شده است . به منظور دستیابی به این هدف ١٨ والد کودکان دارای اختلال یادگیری و ١٠ متخصص در زمینه درمان اختلالات یادگیری در مصاحبه ای نیمه ساختاریافته شرکت کرده و مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. بر اساس مفاهیم استخراج شده از متن مصاحبه ها، ٧١ کد متمرکز و ١٥ مقوله اساسی در ذیل ٢ تم زیربنایی (منابع درونی و بیرونی زمینه ساز آسیب پذیری) قرار گرفتند. به نظر میرسد از آن جایی که مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری سهم عمده ای در افت کیفیت زندگی و تحصیلی آنان دارد، مداخلات برای این کودکان نیازمند توجه همه جانبه به بافت زمینه ای در برگرفته آنان دارد.
Learning disorders are the most important issues in educational psychology and require early intervention to prevent their destructive effects. Children with learning disorders are more likely to have emotional problems than their peers. The present study was conducted to provide a qualitative model of emotional problems in children with learning disorders. To achieve this goal, 18 parents of children with learning disorders and 10 specialists in the field of treatment of learning disabilities participated in semi-structured interviews and the interviews were analyzed by thematic analysis. Based on the concepts extracted from the text of the interviews, 71 centralized codes and 15 basic categories were placed under 2 underlying themes (internal and external sources of vulnerability). It seems that since the emotional problems of children with learning disabilities play a major role in their quality of life and education, interventions for these children require comprehensive attention to the context in which they are immediately involved
خلاصه ماشینی:
American Psychiatric Association (٢٠٠٠)، نيز اذعان داشته است مشکلات کودکان داراي اختلال يادگيري در زمينه هيجاني-اجتماعي باعث ميگردد علاوه بر اين که نتوانند تعامل مناسبي با ديگران داشته باشند، به علت تنظيم هيجان ضعيف به درستي توسط ديگران درک نشده و نمي توانند پاسخ هاي مناسبي را به نيازهاي خود از سوي اطرافيان خود 1.
يافته ها در اين بخش از پژوهش درک عميق مشکلات هيجاني کودکان داراي اختلال يادگيري و ژرف نگري در بافت زمينه اي ١ که کودک را در برگرفته بدون هيچ پيش داوري براي شکل دهي به يک مدل کيفي مورد نظر بوده است .
» «به جز درسش هيچ مشکل ديگه اي نداره » «از چيزي نميترسه فقط از باباش [ميترسه ]») اما در عين حال با عباراتي مانند («وقت مدرسه که ميشه اين بچه عزا ميگيره »، «دائم ميگه دلم درد ميکنه »، «ناخوناشو ميجوه »، «نسبت به درس بيعلاقه شده »، «همه کاري ميکنه که مدرسه نره »، «توي خونه پرخاشگري ميکنه »، «نميدونم چرا اسم درس که مياد رفتارش عوض ميشه » «اصلا حاضر نيست از مغزش استفاده کنه ، درس رو بلده ها ولي ميگه نميتونم »، «معلمش بهمون اطلاع داده که توي مدرسه خودارضايي وسواسي داره »، «يه وقتاييم از دستش در ميره شب جاشو خيس ميکنه ، اين خيلي براش سنگينه »، «گاهي وقتا معلمشو مجبور ميکنه ببرتش دفتر و از مدرسه به من زنگ ميزنه ، نگرانه من يه وقت بميرم »،«آگه از راه مدرسه که مياد زنگ ميزنه دير درو باز کنم گريه ميافته ») احوالات فرزند خود را توصيف ميکردند.
Social information processing, security of attachment, and emotion regulation in children with learning disabilities.