چکیده:
همواره در فقه امامیه حفظ عزت و استقلال دولتهای اسلامی در مقابل غیرمسلمانان مورد تاکید قرار گرفته است. ادله فقهی کثیری بر این مهم دلالت دارد که یکی از آنها، حدیث شریف «الاسلام یعلو ولا یعلی علیه» است که مطابق آن هرگونه پذیرش و التزام به اسناد و پروتکلهای بینالمللی باید به نحوی باشد که منجر به سلطه غیرمسلمانان بر جامعه اسلامی نگردد. یکی از مهمترین اسناد بینالمللی، سند معروف به 2030 میباشد که در کشور ایران هم طرفدارانی داشت. این سند در جوامع اسلامی از مناظر گوناگون مورد بررسی قرار گرفته شده است و اندیشمندان مختلفی این سند را به بوته نقد کشیدهاند؛ از جمله مقالاتی که در این زمینه تدوین شدهاند میتوان به مقاله «اصول و قواعد بنیادین فقهی حاکم بر مذاکره» نوشته آقایان مهدی موحدی نیا، علی مظهر قراملکی و سید محمد حسینی، همچنین مقاله حق سلامت و بهداشت عمومی از منظر حقوق بنیادین بشر با تاکید بر سند 2030 یونسکو نوشته آقایان یوسف باقری حامد، مهدی ذاکری امیری، پیمان بلوری و داود هرمیداس باوند و مقاله چالشهای بنیادین جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با سند توسعه پایدار (2030) نوشته آقای سیدمحمدمهدی غمامی و خانم نیلوفر مقدمی خمامی اشاره کرد که به موضوع بررسی این سند پرداختهاند. مقاله حاضر درصدد بررسی این موضوع است که آیا سند توسعه پایدار (2030) از حیث تقنین و موضوع قانون گذاری با مقاد زیبایی که از آینده بشر ارایه کرده است، با آموزههای استبداد ستیز فقه تنافی دارد یا میتوان این سند را همانند سایر کشورها در جوامع اسلامی نیز اجرا نمود؟ نتایج این پژوهش حاکی از این است که آموزههای اندیشه اسلامی در خصوص تقنین و وضع قوانین در جوامع اسلامی، که از جمله آنها حدیث شریف علو میباشد در تنافی کامل با سند 2030 میباشد.
خلاصه ماشینی:
از همين رو، استقلال اسلام و برتري آن بر ساير انديشه ها امري مسّ لم و غيرقابل انکار است ؛ اما آنچه که در اين زمينه بر محقّقان لازم و ضروري به نظر ميرسد، تطبيق موارد و مصاديق خاص با اين دسته از ادله کلي است و ازهمين رو، در اين نوشتار قصد داريم از ميان مستندات فوق ، به بيان حديث شريف عُلُّو پرداخته و در ميان قواعد بين المللي که به عرصه تصويب رسيده اند، سندي که به سند ٢٠٣٠ معروف شده است را با اين روايت شريفه مورد بررسي قرار دهيم .
انديشمندان تشيع که در خصوص اين سند اظهارنظر کرده اند و مضامين آن را از جهات گوناگوني مورد نفي قرار داده اند، گاه به جنبه هاي آموزش آن توجه داشته اند، گاه به جنبه استقلالي و گاه به جنبه هاي ديگر آن ، اما در اين مقاله مقصود نگارنده با توجه به حديث شريف عُلُوّ ميباشد که در خصوص بيان دستورالعمل نحوه ارتباط ميان کشورهاي و دولت هاي مسلمان و غيرمسلمان سخن گفته است و بيان ميدارد اين ارتباط و تعامل بايد به نحوي باشد که دولت اسلامي در جايگاه بالاتر قرار گيرد تا استقلال و عزّت کشور اسلامي حفظ شود.
اين در حالي است که مطابق سند ٢٠٣٠ در صورت پذيرش اين سند به عنوان يکي از اسناد لازم الاجرا در جمهوري اسلامي ايران ، قوانين اسلامي که متخذ از منابع شريعت هستند بايد کنار گذاشته شده و به حاشيه کشيده شوند و اين سند که زاده دست بشر بوده و توسط مجامع غيرمسلمان پا به عرصه وجود گذاشته است بايد محور قرار گيرد که دقيقاً در تضاد صريح با مفاد حديث شريف عُلُوّ ميباشد.