چکیده:
روش اصل موضوعی، شیوهای در استدلال و پایهریزی علوم قیاسی است که با مبنا قرار دادن تعداد معدود و محدودی مبادی اولیه تصوری و تصدیقی تحت عناوین اصطلاحات تعریفنشده، تعاریف، اصول متعارفه و اصول موضوعه و با استفاده از ابزار منطق، در سایه گریز همیشگی از تناقض و دوری از خطا در جریان استدلال، بستر یک ساختار علمی متقن را ایجاد مینماید. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا به روش اصل موضوعی میتوان اثبات یکی از مسایل حکمت متعالیه یعنی «وحدت شخصی وجود» را بازسازی نمود؟ و فرضیه موردنظر این است که میتوان با لحاظ مقدماتی ازجمله چهار اصطلاح تعریفنشده که اولین آنها «وجود» است و نیز هفت تعریف، همچون تعریف اصیل و اعتباری، همچنین اصول متعارفهای مانند «ما اشیای کثیری را ادراک مینماییم» و در نهایت تنها اصل موضوعه یعنی «اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت» که هرچند خود در حکمت متعالیه اثبات گردیده، ولی در این سیر استدلالی خاص به عنوان یک اصل موضوعه پذیرفته شده، با شیوهای در حد امکان نزدیک به این روش، این اثبات را انجام داد.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی این مقاله این است که آیا به روش اصل موضوعی میتوان اثبات یکی از مسائل حکمت متعالیه یعنی «وحدت شخصی وجود» را بازسازی نمود؟ و فرضیه موردنظر این است که میتوان با لحاظ مقدماتی ازجمله چهار اصطلاح تعریفنشده که اولین آنها «وجود» است و نیز هفت تعریف، همچون تعریف اصیل و اعتباری، همچنین اصول متعارفهای مانند «ما اشیای کثیری را ادراک مینماییم» و در نهایت تنها اصل موضوعه یعنی «اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت» که هرچند خود در حکمت متعالیه اثبات گردیده، ولی در این سیر استدلالی خاص به عنوان یک اصل موضوعه پذیرفته شده، با شیوهای در حد امکان نزدیک به این روش، این اثبات را انجام داد.
برای بیان مطلب، ابتدا ذکر دو مقدمه که از مبانی مورد اتفاق در عرفان نظری بهشمار میآیند، لازم است: اول اینکه وجود مطلقِ مورد بحث عرفان، مطلق به «اطلاق مقسمی» است، که هیچگونه کثرت و بهعبارتی تحقق هیچ موجود دیگری را برنمیتابد، و همه کثرات، در واقع «شئون» و «مظاهر» او هستند که کثرت آنها نیز ناشی از «تشکیک در ظهورات و تجلیات» همان وجود واحد شخصی است؛ اما مقدمه دوم اینکه در سلسلهمراتب تشکیکی ظهورات، پس از مقام احدیت ذات و نیز حضرت الوهیت یا واحدیت و سپس اعیان ثابته در حضرت علمی (البته با صرفنظر از اختلاف عبارات موجود در کتب عرفانی)، نوبت به نفس رحمانی میرسد که منشأ تحقق همه موجودات در عوالم امر و خلق است.