چکیده:
مهمترین پرسش و دغدغه در تحقق و گسترش سبک زندگی اسلامی چگونه مومن شدن و چگونه مومن ماندن است. پاسخ این پرسش در گرو فهمیدن هستیشناسی ایمان مطلوب در نفس است. تبیین حقیقت ایمان و تعیین دقیق جایگاه آن در مراتب نفس و شناخت عوامل اصلی دخیل در تحقق و ثبات ایمان به صورت منظم و منطقی در یک ساختار منسجم نفسانی، ما را به هستیشناسی ایمان مطلوب در نفس میرساند. هدف این مقاله، رسیدن به این مهم براساس مبانی علمالنفس فلسفی حکمت متعالیه، با روش تحلیل و بررسی عقلانی است. ایمان مطلوب استقرار تصدیق عقلانی در نفس است. این استقرار در مرتبه مثالی جزیی نفس و از طریق رسیدن به وضعیت ملکه محقق میشود. این امر از طریق تنزل ادراکی در دو مرحله و تثبیت و استحکام ادراکات تنزل یافته به واسطه تلقین، توجه نفس و انجام اعمال اختیاری متناسب صورت میگیرد.
خلاصه ماشینی:
هر ادراکی با هر کیفیتی قابلیت ایجاد چنین شوقی را ندارد؛ به همین دلیل در نوع انسانها اتحاد نفس در مرتبه نطقی با ادراک عقلانی سعادت برای ایجاد ایمان کفایت نمیکند؛ زیرا در انسانهای عادی، قوه ناطقه بهشدت ضعیف و ادراکات آن نیز کلی و مفهومی است و به صورت تدریجی به شرط حرکت در مسیر سعادت تقویت میشود.
برایناساس نتیجه میگیریم که در عموم انسانها تحقق ادراکی قوی که بتواند شوق فراگیر در نفس را رقم بزند، در مرتبه مثالی جزئی نفس شکل میگیرد که شامل مرتبه تخیل و احساس است؛ مرتبهای که در آن ادراک جزئی توسط صور انجام میگیرد؛ زیرا در عموم انسانها این مرتبه است که از فعلیت قوی برخوردار میباشد و غالباً ادراکات نفس در این مرتبه در مقایسه با ادراکات قوه ناطقه قویتر و شدیدترند و از سوی دیگر ادراکات جزئی جهت ایجاد اراده جزئی ناظر به عمل نیز توسط همین مرتبه ادراکی محقق میشوند.
با توجه به اینکه فصل ممیز انسان قدرت بر تفکر است، باید گفت که این مرحله بنیادیترین ادراک در عموم انسانها در جهت حرکت نفس به سمت تحصیل سعادت است؛ زیرا در انسانهای عادی آنچه در انسان بما هو انسان فعلیت دارد همین مرتبه تفکر است که البته دربردارنده ادراک کلیات نیز هست که از آن به ادراک کلی مفهومی تعبیر میشود؛ اما این ادراک تا هنگامی که در بستر تفکر به نتایج جزئی جهت عمل نرسد سودی به حال شخص ندارد.