چکیده:
مفهوم زیبایی از دیرباز تا دوران معاصر همواره در کانون توجه عارفان و اندیشمندان حوزۀ عرفان اسلامی جای داشته است. از اینرو، مسائلی فراوان نیز در خصوص زیبایی و چیستی و چگونگی آن مطرح شده و دیدگاههای گوناگونی دربارۀ ابعاد مختلف زیبایی، ازجمله وجوه معرفتشناختی و ارزششناختی آن شکل گرفته است. روزبهان بَقلی شیرازی ازجمله عارفانی است که در آثارش، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده است. اما تاکنون مفهوم زیبایی در اندیشۀ وی با توجه به ساختار تفکر عرفانیاش به طورجدی مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش این است که بهشیوۀ توصیفی تحلیلی با بررسی ابعاد معرفتی مشرب عرفانی روزبهان و تحلیل توصیفاتی از زیبایی که او از کشف و شهودات خود بهدست آورده، کیفیت و ویژگیهای مشخصۀ تلقّی عرفانی روزبهان از مقولۀ زیبایی سنجیده شود. از مهمترین نتایج این پژوهش، تبیین روایت گستردهتر روزبهان، نسبتبه دیگر عرفا، از مفهوم و مصادیق زیبایی است. یافتههای این پژوهش حاکی از توجه ویژه روزبهان به جایگاه مفهوم زیبایی در حیطههای گوناگونی همچون تفسیر آیات قرآنی، کشف و شهودات و تجارب عرفانی است. افزون بر این، پژوهش حاضر نشان میدهد که اگرچه مواجهۀ او با مفهوم زیبایی، گاه با وجود اشتراکاتی با سنت فلسفی پیش از خود و از طریق تفکرات انتزاعی و ذهنی صورت گرفته است، اغلب جنبهای تخیلی و شهودی دارد و از اینرو، او با واژگان ابداعی خود نیز در مورد زیبایی سخن گفته است. از مهمترین واژگانی که او در این مباحث به کار میبَرد، حُسن، جمال، مستحسن و مُستقبَح هستند. در نهایت، نتایج این پژوهش نشان میدهد که واژگان ابداعی روزبهان دربارۀ زیبایی، بسته به نوع کشف و شهودات عرفانی و تنوع تجارب عرفانی تنوع یافته است.
The notion of beauty has for long attracted the attention of mystics and Islamic mysticism thinkers. Therefore, numerous problems concerning beauty, its essence and how it comes into being were raised, and different approaches to aspects of beauty such as beauty from epistemological, ontological and axiological perspectives were adopted. Rouzbahan Bagli Shirazi is among the mystics who pointed in his works to the notion either directly or indirectly. It seems that he drew on his intellectual principles so as to make novel epistemological contributions to the field. In this study, epistemological aspects of his approach and descriptive-aesthetic analysis of his own intuitions and perceptions will be reviewed so as to highlight the characteristics of Rouzbahan’s epistemological inferences of the notion of beauty. The findings of present study suggest that Rouzbahan adopted a different approach to aestheticism than other mystics. In addition, he paid significant attention to the notion of beauty in different areas such as interpretation of Quran verses and epistemological intuitions and experiences. Although his approach to the notion of beauty has commonalities with his predecessor’s philosophical tradition and it is premised on abstract and subjective thinking but it has an imaginative and intuitive aspect too. As a result, he minted new words to address beauty. As to the most significant words he used in such discussions, one could point to the terms, “Hosn”, “Jama’l”, and “Mostahsan” and “Mostaqbah”. The results suggest that Rouzbahan’s novel terms on beauty differed in terms of type of epistemological intuitions and diversity of epistemological experiences and each term refers to an aspect of his mystical aestheticism. : Aestheticism
خلاصه ماشینی:
(Ebrahimi Dinani, 2004, P: 324) روزبهان بَقلی در مورد جمال اشیا و پدیدهها چنین میگوید: «مقام زیبایی از طریق کشف و دریافت بهوجود میآید، و آن هم از طریق انبساط قدس به جلال جبروت جاودانه که گشایش میکند و از این طریق است که ظهور در همۀ مخلوقات اتفاق میافتد (Baqli Shirazi, 2010, P: 328).
(Baqli Shirazi, 1958, P: 111) جایگاه محبت در اندیشۀ روزبهان بَقلی با توجه به هندسۀ عرفانی روزبهان بَقلی میتوان گفت که از نظر روزبهان محبت، یکی دیگر از اوصاف ذات اقدس و راه رسیدن به عشق است، عشقی که مختص ذات اقدس است و محبت پل ارتباطی است برای نیل به زیبایی خداوند، بهگونهای که هرچه این محبت فزونی یابد، عشق به خداوند بیشتر میشود و این دو واژه جایگاهی ویژه نزد روزبهان بَقلی دارد.
حُسنشناسی از منظر روزبهان بَقلی شیرازی روزبهان بَقلی حُسن را یکی از صفات ذات اقدس میداند که هر وقت اراده کند محبت خویش را به بنده خود ارزانی کند، زیبایی خود را بر دل وی متجلی میکند و هرچه رؤیت این زیبایی برای مخلوقات خداوند زیباتر و لذت بیشتری داشته باشد، عشق انسان به ذات اقدس بیشتر میشود.
بنا بهنظر شادمنان، ازنظر روزبهان، زیبایی عالم زمانی مشهود میشود که ذات اقدس تجلی کند و این مهم زمانی به وقوع میپیوندد که آلودگی و نخوت را از خود مُبرّا کنیم(Shadmanan and others, 2013, P: 210) اما روزبهان بَقلی بهترین معنی و تحلیل را در کتاب عبهرالعاشقین بیان میکند.