چکیده:
آموزۀ باور به شر اندیشهای دیرپا و کهن در آیینهای بشری است. به نظر میرسد پنداشت عدم تعادل و تباهی در هستی بنیادیترین ریشۀ اندیشه شر بوده باشد. در تاریخ ادیان مشخصترین تصویر مفهوم شر تجسم ذات شیطان است. البته این نکته قابل ذکر است که تصاویر و بنمایههای مفهوم شر در طول تاریخ همواره گوناگون و ناهمسان بودهاند. این گوناگونی نشان از ناهمگونی فهم و پنداشت ریشههای اندیشۀ شر نزد بشر دارد. برخی از پژوهشگران بر این باورند که بنمایههای تصویری و مفهومی در اندیشههای بشر ارتباطی نزدیک با هم دارند. بر این مبنا که هر تصویر، همچون واژه که دربردارندۀ یک دال و مدلول است، حاوی یک بنمایۀ مفهومی ویژه است. از این رو، تصویر شیطان نیز بیتردید حاوی اندیشهای پنهان در روایت آیینی از مفهوم شر و شیطان است. برای نمونه، تصویر شیطان در متون گنوسی حاوی اندیشۀ مفهوم میانرودانی از شر است که خود مؤید این امر است که نه فقط تصویر شیطان بلکه بنمایۀ مفهومی روایت شر و چیستی حضور شر در هستی در این آیینها باید ریشه در اساطیر میانرودانی داشته باشد. بر این مبنا، این پژوهش درصدد است براساس رویکرد تحلیلی و توصیفی منابع دست اول مانوی، گنوسی و میانرودانی به بررسی و واکاوی ریشههای تصویر و پندار شیطان در آیینهای گنوسی بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد بنمایهها، مفاهیم و تصویر شیطان در این کیشها ریشهای میانرودانی دارد که در باورهای گنوسی به صورت اسطورۀ شیطان به تصویر درآمده است.
Belief in evil is one of the long-standing and widespread themes in human religious thoughts. A Belief, which is rooted in the idea of imbalance and corruption in existence. In the history of religion, the most distinct image of the concept of evil is the visualization of the devil’s nature. It is noteworthy that the image and description of evil in human minds has been heterogeneous and diverse throughout history and this diversity has shown the multiplicity of the roots of the belief in this idea. Some researchers believe that the visual and conceptual motifs are closely related in human thoughts; that is every image contains a specific conceptual motif as each word has its signifier and signified. Therefore, the image of the devil, doubtlessly, encompasses a hidden idea in a religious narrative of the concept of evil. For example, the image of the devil in the gnostic texts bears a Mesopotamian mark on the concept of evil, which in turn confirms that not only the image of the devil but the conceptual motif of evil and its presence in existence must be rooted in Mesopotamian mythology. Accordingly, the present study seeks to rediscover the roots of imagination and the image of the devil in Gnostic religions, based on the analytical and descriptive approach of Manichaean, Gnostic, and Mesopotamian primary sources. The results of this research show that the motifs, concepts, and image of the devil in these religions have a Mesopotamian root, which has been depicted as the myth of the devil in Gnostic beliefs.
خلاصه ماشینی:
براي نمونه ، تصوير شــيطان در متون گنوســي حاوي انديشۀ مفهوم ميان روداني از شر اســت که خود مؤيد اين امر است که نه فقط تصوير شيطان بلکه بن مايۀ مفهومي روايت شر و چيستي حضور شر در هستي در اين آيين ها بايد ريشه در اساطير ميان روداني داشته باشد.
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد بن مايه ها، مفاهيم و تصوير شيطان در اين کيش ها ريشه اي ميان روداني دارد که در باورهاي گنوسي به صورت اسطورٔە شيطان به تصوير درآمده است .
نکتۀ قابل توجه آنکه در بررسي مستندات آيين هاي گنوسي و زرواني، تصويري که از خداي تاريکي ترسيم شده است با توصيف ارباب تاريکي در اساطير ميان رودان همساني مفهومي و توصيفي بســياري دارد.
در اعصار بعدي نيز نه فقط ماني، بلکه چنانکه گفته شــد، ســاير باورمندان به کيش هاي گنوسي که در ميان رودان حضور داشــتند، با انديشــۀ اهريمن پرستي زرواني آشنا بوده و به احتمال بسيار از اساطير ميان روداني و روايت هاي آنها دربارٔە توصيف اهريمنان شيرســر آگاهي داشته و از اين مفهوم و تصوير به خوبــي بهره برده اند.
2. Jeremy Black, Anthony Green, Gods, Demons and Symbols of Ancient Mesopotamia: An Illustrated Dictionary (London: Published by British Museum Press, 2004), p.
4. Stephen Herbert Langdon, The Mythology of all races (Semitic), Vol. 5 (Boston: Archaeological Institute of America, 1931), p.
بنگريد به : Albert Joseph Carnoy, Arthur Berriedale Keith, “Indian and Iranian”, in The Mythology of all races, Vol. 6 (Boston: Archaelogical Institue of America, 1917), p.